ای دوست ، بیهوده میکوشی که نبینی دامها را
نه اینجا ، نه آنجا ، به هرجا بنگری ،
زندگی غیر از قفس نیست
جزیره رنگینی غیر هوس نیست
بیهوده گی ، نشان زندگی ماست
ای دوست برخیز
واین پرده شوم شب را بشکاف
من برگور خود میجویم نشان زندگی را
--------------------------------
اسارت تنها این نیست که تو دربند وزنجیرباشی ، اسارت واسیری
همه جا ترا دنبال میکند ازهمان زمانیکه با بند ناف به مادر متصلی
اسیری وبه هنگام تولد اگر آن دم دراز را در جلو نداشته باشی ،
بند وزنجیر وقوانین شوم بشری ترا مانند یک پشه ناچیز درون بندهای
وحشتناک میپیچد همچنانکه یک عنکبوت بزرگ ترا در بند دارد واز
توتغذیه میکند به هرسو نگاه میکنی بندی ترا دربر گرفته ، ازتو کام
میگیرند ، ازتو بهر میکشندوسپس جانت را نیز بایددرپایشان قربانی کنی
هیچ دست کمکی برای رشد استعداد و پیشرفت تو بسویت دراز نمیشود
وزن وآهنگ زندگیت هیچگاه تعادلی نخواهد یافت مگر آنکه درآنسوی
میزان نرینه ای با تو هم وزن شود ،همه میل دارند برتو تسلط یابند وترا
زیر بار خود بگیرند برتو غالب شوند با همه دردها ورنجهای که در
درونت بیداد مییکند باید به مبارزه برخیزی .
من زنی نیستم که خودرا در کلمات بپیچم وپنهان کنم نمیگذارم که کلمات
وجمله های از دستم فرا رکنند آنهارا بکار میاندازم ، اما زمانی که
به اطرافم مینگرم میبنم که این بوده ام همیشه دوست داشته ام بی آنکه
دوستم بدارند تنها میل تسلط برمن آنهارا درکنارم نگاه داشته است .
کمتر مطیع اراده دست مردی شده ام چندان حریص نیستم که احتیاج
داشته باشم مردی سروروآقای من باشد وبرمن حکم براند همیشه
به دنبال گمشده ام بودم وهمیشه هم درتشخیصم اشتباه کرده ام !
نمیدانم ـآن موجود گمشده کی وکجا بوده شاید چون تنها به دنیا آمدم
درانتظار نیمه دیگرم بودم ، با نژادی پاک ودست نخورده با سرشت
وروح انسانی زندگی میکردم شاید اشتباهم هم همین بودکه همیشه
فریاد کشیدم » آیا کسی هست تا حقیقت را بمن نشان بدهد « ؟ ...
آری دوست من ، مافرزندان این زمین خاکی وپربرکت هستیم و
خداوندی که درکتب عالیه نامش جاودانه است بما زنها اجازه نمیدهد
که در انتخاب وسر نوشت خویش شریک باشیم !! واگر مردی آمد
وبشکرانه لقمه نانی عمری مارا به زنجیر کشید باید صبور باشیم
وسپس پرستار فرزندان ارشد خود.واین اسارت تا پایان عمر ادامه
دارد.
ثریا / اسپانیا/ 26/فوریه 11
----------------------------------------------------
تقدیم به نویسنده گرامی ، بانو نادره افشاری نویسنده ما زنان نامقدس