ثریا ایرانمنش " لب پرچین " اسپانیا !
آسوده بخوابید شب زنده داران با اختیار
ما بیداریم -هر صبح وهر شب
آسوده بخوابید - صاحب اختیاران ما
که مابیدارم
وشما ....عروسکهای گوشتی سر برهنه
با چشمان ابی وسبز وسیاه - عروسکهای عریان
با لبخندهایی به طول یک آه
عروسکهای غریبه ساخته شده از خدعه وگوشت
وخارچ از مدار زندگی من
با عطوفت شیطانی آوازه خوانان
بخانه من چرا آمدید ؟
شما که تصویر گذشته مرا ندیده اید
در تخیل روزانه و افیونی خود مرا به تصویر کشیده اید
بی آنکه بدانید وحشت شبانه من از چیست
به خانه ام چرا آمدید ؟
----------------------
تنها به آسمانی مینگرم که آیینه دار چشم من است خوشبختی با کیست ؟ خورشید نورانی درکجاست ؟ تنها خاکستری خاموش وداغ نشسته بر یک خاکدان بی مصرف / خاکستری کز او دیگر امید هیچ روشنایی واتشی نیست .
آیا بار دیگر پرتوی از خورشید را که تابیده بر فراز پنجره ها خواهیم دید ؟
آیا باز در یک پیکر درهم فرو خواهیم شد ؟
آسمان سیاه / ابرها سیاه / کوچه خالی وآوای مرگ در گوشها - میپیجد .
باید رو به دیوار نشست وپشت به روشنایی کرد باید با آینه سخن گفت وآرزوهارا بردل راند که خاموش مانند رودخانه ای از فراز سرتو میگذرند تو درغرقابی .
آسوده بخوابید شب زنده داران ابدی ما بیداریم تمام شب / تمام رو دریک وحشت ناشناخته .
نهیب من بر ماهیچه های پر قدرتم میباشد . برخیزید وروی ابها شناور نباشید در کمین آه ...
باید دنیارا بخانه آورد ودرکنارش نشست .ث
پایان
ثریا ایرانمنش 02/12/2020 میلادی .....در انتظار این این سال نحس وشوم .