هرسال ، اولین یکشنبه ماه می روز |مادر| است ! گویی که مادررا تنها باید سالی یکبار ستایش کرد وهر سال مانند یک مجسمه گرد وخاک اورا گرفت واورا شستشو داد وبرق انداخت وسپس دسته گلی ویا بشقابی شیرینی برای تحفه برد وشاید هم به نهاری دعوتش کرد ؟!.
بهتر دیدم شعری را ازبانوی بی همتای شعر ایران خانم پروین اعتصامی تقدیم همه مادران جهان بکنم ، هرچند کم کم مادران " یکجنسی " میشوند اما هنوز مادرانی وجود دارند که بر مسند مهر بانی و بزرگواری وبخشش خود نشسته اند
-----------------------------------------------------------------
گیتی ، دمی که رو به سیاهی نهد ، شب است /چشم آن زمان که خسته شود ، گاه خفتن است /
بی من زلانه دور نگردید هیچیک / تنها چه اعتبار دراین کوی وبرزن است ؟
از چشم طایران شکاری ، پنهان شوید / گویند با قبیله ما ، باز ، ذشمن است/
جز بانگ فتنه هیچ بگوشم نمیرسد / یا حرف سر بریدن ویا پوست کندن است /
نخجیر گاهها وکمانها وتیرها ست / سیمرغ را نه بیهده درقاف مسکن است /
از خون صدهزار چو ما طایر ضعیف / هر صبح وشام دامن گیتی ملون است /
پیدا هزار دام زهر بام کوتهی است /پنهان هزار چشم بسوراخ ورزون است /
هر نقطه را که بدیده تحقیق بنگرید / صیاد را علامت خونین به دامن است /
ازلانه هیچگاه نگردید تنگ دل /که اینخانه بس فراخ وبسی پاک وروشن است/
با مرغ خانه ، مرغ هوارا تفاووتی است / بال وپر شما نه برای پریدن است /
مارا به یک دقیقه توانند بست وکشت / پرواز وسیر وجلوه ، زمرغان گلشن است /
تلخ است زخم خوردن ودیدن جفای سنگ /گر زانکه سنگ کودک و گر زخم سوزن است /..........شادروان بانو پروین اعتصامی.
یکشنبه 5/5/2013 میلادی/ثریا ایرانمنش .اسپانیا