من همیشه ادبیات وموسیقی سر زمین "جرمن " ویا آلمانرا بر هنر همه سر زمینهای دیگر ترجیح داده ام ، همیشه افکار بلند پایه شعرا ونویسندگان وفلاسفه وبخصوص موسیقدانان آن سر زمین را ستایش کرده ام ، متاسفانه هیچگاه نتوانسته ام به آنجا برای مدت زیادی سفر کنم وبمانم وآنهاییکه مانده اند بیشتر درگیر سیاستهای آبکی وخود فریبی ها ی خویش میباشندوکمتر به تاریخ وفرهنگ آن سر زمین پرداخته اند.
" فردیک شیلر" بزرگترین فیلسوف آلمانی برای آزادی حقیقی انسان اهمیت زیادی قایل بود ودرتمام نوشته هایش این موضوع بچشم میخورد واشاره براین داشت که :
" آزادی حقیقی همان آزادی روح است وآزدای سیاسی آزدای حقیقی نیست " بنا براین روح کسیکه آزاد نباشد همیشه گرفتار است اگر چه جسم او در آزادی کامل باشد ، او عقیده داشت که انسان آزاد آفریده شده ا ست ، اگر چه با زنجیر دست انسانی دیگر به دنیا آمده باز هم آزاد است وبه غوغای بی معنای دیگران گوش فرا نمیدهد ودرکنار مردمی دیوانه وبیشعور وخشمناک که تنها کارشان گمراه کردن انسان است راه نمیرود.
هیچگاه نباید درمقابل اراده بردگانی که زنجیز پاره کرده اند سر تسلیم فرود آورد ، درتمام جهان تنها یک خدا ویک آفریدگار ویک اراده حکمفرماست وهیچگاه نباید دراین عقیقده مردد شد، تازمیانیکه به اراده خود وعقیده خود واحساس باطنی خویش وفادار باقی بمانیم میتوانیم بگوییم که آزاد هستیم .
امروز متاسفانه عده ای مانند همان خری میباشند که پوست شیر پوشیده ودر سر راه دیگران می ایستند بی آنکه بتوانند گوشهای دراز خودرا پنهان کنندوعده ای هم فریب این پوست را خورده و درمانده اند.
ثریا/ اسپانیا/ دوشنبه