سنت آگوستین در سال 354 میلادی در شهری نزدیک تونس که درآنزمان درقلمرورومی ها بود به دنیا آمد ودر سال430 در سمت اسقف شهر د رالجزیره فوت کرد .
سنت آگوستین کتابهای زیادی از خود بجای گذاشته است او کودکی زیرک وبا هوش بود درمدرسه ای درشهر ( کوردبای ) امروز درس الهیات وفلسفه خواند وسپس عاشق شد در سن نوزده سالگی با خواندن کتابهای سیسرون عشق دیگری پیدا کرد عشق به حکمت وفلسفه به همین علت تصمیم گرفت به دین ( مانوی ) بپیوندد.
دین وآیین مانوی کا بنیان گذار آن یک فرد ایرانی بنام ( مانی ) بود در سال 1216 تا سال 1276 پای برجا بود آنها دو گوهر متضاد وجاودانه بشر یعنی نور وظلمت را تبلیغ میکردند مانی عقیده داشت وجود این دو میتواند نشانه ای از ملکوت خداوند باشد واگر کسی توانست برجسم خویش فایق آید با نور یکی خواهد شد درغیر اینصورت درسطح پایین تر درتناسخ وزندگی آتی حتی ممکن است بصورت یک حشره به دنیا بیاید !.
مانویان اعتقاد داشتند که هرچه هست خیر است وشر وجود ندارد ؟! وبا نخوردن گوشت که میگفتند به ظلمت متعلق است وبا خوردن سبزیجانت ملکوت ونورسریعتر دریافت میگردد!
دنیای آنها سر شار از فسق وفجور بود ونخوردن گوشت اکثر اوقات باعث مرگ بچه ها میشد .
سنت آگوستین کم کم پی برد که دراین کیش زیانهایی وجود دارد وبسیار سئوال برانگیز است درهمین ایام چندین کتاب نوشت وهنگامیه با مانویان نشست ومناظره تشکیل داد شکست خورد واعتقادش سست شد.
او سوالهای زیادی از آنها میکرد که همه بیجواب میماندند بنا براین پس از نه سال که بعنوان مستمع وشاگرد مکتب مانی بود آنهارا ترک کرد وبه رم رفت .
در آنجا رئیس دانشگاه ( سیما کوسیا ) شد.
مانویان مدعی بودند که خرد وراه وروش خود را مستقیم از عیسای مسیح اخذ کر ده اند؟ درحالیکه زمانی فرا میرسید که مانی به تعالیم مسیحیت سخت ایراد میگرفت وآنرا منحرف میدانست .
ادامه دارد