سه‌شنبه، فروردین ۰۷، ۱۴۰۳

نو روز بدون پیروزی


ثریا ایرانمنش  ، لب پر چین اسپانیا

 نسیم فر وردین     وزان به بستان شد  / ز نو عروس گل  چمن گلستان شد  ً

هرسال با بلند کردن امواج رادیو گویی نسیم فروردین از میان توده‌های یخ وقندیل های آویزان  خودش را بما میرساند همراه با بوی نان نخودچی ‌سمنو وگل سنبل،  رشته پلو  سبزی پلو با ماهی و آش رشته و بوی نقل های قنادی یاس  فضای خانه را در بر میگرفت  دید ‌بازدید ها و رد و بدل کردن اسکناس‌های نو وسکه های طلا مزین به نقش شاهان  برای چند روزی مارا از آن حال افسردهگی بیرون میکشید و خش خش چادر نو وتازه مادر بزرگ خانه و زیر لب افسون خواندن  .

همه چیز بود همه چیز هم در خانه های اعیانی هم در خانه فقرا غیر آن دزدان زیاده خواه آن آدمکشان وملایان عصر هجر که این عید پاک ومقدسرا مجوسی میدانستند اسکناس‌های نو خوب بودند اما خود عید حرام اندر حرام ،

سالها میگذرد    فراموشم شده نان نخود چی مزه آش چگونه بود واز یاد برده ام دستنبوی  اولین میوه بهاری همراه با گوجه سبز چه مزه ای دارند .

د ر بهشتی که بما وعده دادند  زندگی می‌کنیم آب انگور شیر و‌عسل فراوان است وحویاروپریان بهشتی عریان میگذرند اما از بوی خوش زندگی خبری نیست واوای مرضیه ‌دلکش برای ابد خاموش شد ،

آمد نو بهار / طی شد هجر یار / مطرب نی بزن / ساقی می بیار 

مطرب دیگر نی تمیزند نای او را شکستند و آب انگور دیگر ترا مست نمیکند مقداری شکر ‌رنگ و تفاله انگور  .

نه دیگر نوروز ما پیروز نخواهد بود  باید زباله های ابراهیم را جمع کنیم جمشید شاه دیگر سکه های بنام خود نخواهد زد. وما در انتظار دنیای نوین  جهانی هستیم  تا اولین کامران بسوی بردگی بر داریم ،

به هر روی نوروزتان پیروز وشاد بمانید  .

پایان  /26/3/

هیچ نظری موجود نیست: