ثریا ایرانمنش " لب پرچین " اسپانیا !
" توجه خوانندگان محترم ! من حق کپی رایت دارم وکسانی که این نوشته هارا کپی کرده وبه نام خودشان به چاپ میرسانند نامشان درفهرست ما هست " ! هر چند دریک سر زمین بی قانون زیست میکنند
نه! ما تیغ نخواهیم کشید !
به روی کسی که همگام ازادی ما بود وبه خانه ما آمد /
و...آتش نخواهیم گشود بسوی پرچمی با نشان بتک و داس / که همرنگ خون ماست !......." .الف.سایه" هوشنگ ابتهاج از دفتر شبگیر !
...............
اینجا . دراین دیار . سخن از رنج هستی است .
اینجا غم ها واندوه برگهای پلاسیده خزان را بیاد میاورد
سخنی از بهاران نیست
اینجا شادی وخرمی وشادابی . در زیر خاک نمناک خفته است
دراینجا من تنهایم وتنهایم را با دیوار تقسیم کره ام .
با اندیشه های کهن خویش پنداری نیک / گفتاری نیک ورفتاری نیک
اینجا من خریداری ندارم رنج من واندوهم آمیخته با احساسی دیرین
در خطوطی نا مریی گم میشوند .
اینجا من تنهایم وتنهاییم را با دیوار تقسیم میکنم
تصور چند بوسه / چند قطره اشک وآهنگی دلپذیر ومزه مزه های شیرین
گذشته هارا بیدار میکند واینده را تار میسازد
اینک ! ای خواننده ناشناس !
تو از راز پنهان من اگهی
همه کوره راهها سر اتجام به هم خواهند رسید
غیر از من....وتو
گام های من پنهانید وگام های تو نا مریی
دراین پهنه بی انتها
در کناراین قاتل نامریی که نامش زمانه است
من باید به تنهایی راه را ادامه دهم بی هیچ همراهی
دراینجا سکوت است تنهایی است وهمسایه ها بیگانه اند
دیر زمانی است که روح سر گشته من درپی یک اشنا میدود
ونا امید باز میگردد
ما خود دشمن خویشیم
وآنقلاب زدگان
انقلاب همیشه برایشان سپید است وپر برکت . ث
پایان / ثریا ایرانمنش / 04/03/2022 میلادی برابر با 2580 شاهنشاهی !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر