ثریا « لب پرچین »
امروز روز انداختن رای به صندوق آرا وانتخابات مجلس آندا لوسیا میباشد هر سال من اولین تنی هستم که پشت در ایستاده م واولین رای را درون صندوق میاندازم آنهاییکه د.ور میز ه ا نشسته اند وبررسی میکنند ونام هارا میخوانند تا بیابند میباند همه محلی واز کاسبان یا معلمان ویا نانوایان ویا فروشندگانند .
نیمی از راه را مروز طی کردم ودیدم نمیتوام برگشتم عصارا یافتم ولنگان لنگان خودم را به مرکز انتخابات رساندم معلوم شد امسال برای ازدیاد جمعیت سالنی دیگر در کنا رهمان سالن این اور را اداره میکند لنگا ن لنگان خودم را به آنجا رساندم ای داد وبیددا چند پله دارد/ خانمی موقر با نواری که برگردن انداخته ومعلوم بود حکم ریاست آن گروه را دارد به \پیشوازم آمد دستم را گرفت وبالا برد رای خودم را به صندوق انداختم با فامیل من مشگل دارند ایرانمنس/ نه ! منش با اس و اچ بهر روی موقع برگشتن آن زن آهسته به دنبالم میامد وسر پله ها رسید کمکتان بکنم / سپاسگداری کردم وگفتم نه پای \پیچیده ودردناک درون پو تین با کمر درد شدید هنگامیکه از تپه بالا میرفتم کمی ایستادم وبه درختان سروی که تازه قد کشده بودن نگاه کردم وگفتم :
زمانی از مستی وجوانی تلو تلو میخوردی ُ درآن مستی شادیها بود وزندگی /امروز از شکستگی لرزان لرزان گام بر میداری خالی از مستی وشور وحال .با پای شکسته ؟!
آفتاب زیبایی سر تاسر خیابان را \پوشانده بود در راهروی خانه زن ومر دی جوان از مقابلم گذشتند هلو سینورا / آه همسایه طبقه سوم من است چقدر شبها از دست من رنج کشیده از صدای رادیو از کشیدن سیفون گاهی یادم میرود که نمیه شب است دستی برشانه ام گذاشت از سر مهربانی وگفت داریم میرویم رای بدهیم شما خوبید /تشکر کردم / برگشتم به درون زندان انفرادیم که هفه ها حوصله ندارم پایم ر ا بیرون بگذارم واین مر دم مهربان چگونه مرا میشناسند ؟ .
همه اینهارا نوشتم تا بگویم این افرادند که قانون را رعایت میکنند وبه دیگران نیز یاد میدهند که قانون چیست اگر صبح زود یکی از کارمندانشان دیرکرده باشد ومثلا من آنجا باشم باید تمام روز پشت میز بنشینم ودنبال اسم وفامیل وشماره وآدرس خانه دیگران بپردازم مهم نیست چکاره م واز کجا آمده ام بعنوان یک اسپانیول باید قانون را رعایت کنم .گاهی هم با نامه مارا فرا میخوانند وباید برویم !.
قانون دراینجا حاکم است بدون دخالت \پلیسهای تفنگدار ویا آدمکشان حرفه ای مردم خودشان به وظاپف خود آگاهند .چرا که عاشق وطن خویشند اگر هم به جاهای دیگر میروند برا ی تحصیل ویا کار باز یکدیگرا میابند وبا هم هستند واز راه دور از طریق ماهواره با سر زمینشان ارتباط بر قرار میکنند .
وما؟....... هیچ قانون آهنینی حریف ما نخواهد شد .
===================================
بهر روی امروز تولد دخترکم هست ومرا به ناهار دررستوران دعوت کرده است . باید روز خوبی باشد دردها را تحمل میکنم . ث