سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۴، ۱۳۹۷

این دو روز...


ثریاایرانمنش » لب پرچین « 
---------------------------

تا نگردی  با خلایق  یار ، بی اعتباری 
چون الف ، بی اتفاق نوع خود یک در شماری 

همنشین با زیر دستان شو  ،  برمقام خود بیفزا 
کز سه  صفر از یک ده  و از ده  صد و از صد هزاری .........."صغیر"

مهم نیست  ، خود الف میباشم  مانند الف راست بی کژی وبی خمی ، و همنشین زیر دستان بوده ام تا بالا دستان ! 
هیاهوی تازه ای بر پا شده ، ][جنازه رضاشاه کبیر را یافته اند ][ !چگونه ؟ کجا ؟  یا دروغی بزرگ و برای سر گرم کردن ملت بیچاره  است ویا مشغول حفاری وزمین خواری وزمین کندن برای ساختن برجها وخانه های اعیانی !!! که ناگهان  این جنازه را یافته  اند  ، بهر روی خبر خوبی نبود گویی جنازه پدر مرا از زیر خاک بیرون کشیده وبه نمایش کذاشته اند  البته اذعان داشتند که جنازه دوباره دفن شد .
وای بر شما ،  
روی انبوه کتابهای چیده شده  روبرویم  کتاب » مردان بزرگ  تاریخ ، خود نمایی میکندو رضا شاه کبیر " بقلم محمد رضا شاه پهلوی . چند بار خواستم رونوشتی از آن بردارم  اما فکر کردم بهتر است  درهمان حال بماند کسی در این بازار خود فروشی در پی یافتن حقیقت نیست ، همه در دنیای مجازی سیر میکنند و میروند دنیا ی خود و اطرافیانشان را فراموش کرده اند .

امیدوارم که این خبر دروغ باشد وا گر حقیقتا جنازه آن بزرگ مرد است  با احترام کامل او را  به دست خاک بسپارند تا سگهای درنده  خادمین حرمسرا و سپاه آنرا تکه تکه نکنند ونخورند  وبا خود بیاندیشند شاید ذرات آن وجود بی بدیل و نادر در خون آنها نیز کمی خوی انسانی بسازد >

حتی بلشویکهای خونخوار بقایای کشته شدگان  سلسله رومانوف هارا به وطن  خود ( روسیه ) برگرداند ودر یک مقبره  آبرومند بخاک سپردند ، اما این قوم وحشی که هیچ چیز غیر از خون را نمی بیند  گمان نکنم اصالت آن مردان را داشته باشد .

جالب است که این مردان  گذشته واهل حزب مصدق السلطان !! از او بنام " زنده یاد" نام میبرند واز شاه محمد رضا شاه "  مرحوم ، کاری نمیشود کرد پیر شده اند وچربیها و گوشتها و استخوانهایشان  رگ وپی شان  با همان نام  خو گرفته وآن بت در سینه آنها نقش بسته کاری باین ندارند که محمد رضا شاه و پدرش چه خدمتهایی باین مملکت کردند وچگونه  همه این مردان را از درون چاله ها وشپش و تیفوس و سل و بیماری های مقاربتی و کچلی و کوری نجات بخشیدند ، نه اینها را باور ندارند تنها برایشان آن قامت خمیده با عصا و نقشهایی که بازی میکرد  مهم است .

تمام شب در این فکر بودم که ایکاش این جنازه که یافته شده متعلق به رضاشاه کبیر نباشد و چه بسا در اصل دروغ باشد برای یک سر گرمی دیگر ویا آنرا درون یک ویترین بگذارند  و خلایق با صرف مبلغی کلان بروند و او را ببیند بخصوص نسل جوان و تازه نو رسیده که ابدا عکس او راهم ندیده اند و تنها گوش به سخنان آن پیر مرد زوار دررفته تریاکی میدهند که خود را صاحب علم  تاریخ و باستانشناسی میداند واز و بنام دیکتاتور یاد میکند ! چرا که امروز جیزه تریاکش را ازدست همین اژدهای هفت سر دریافت میدارد .

سخن گفتن و نوشتن درباره این ملت بیهوده است ، ملتی که نه عرق وطن دارد ونه درد پرستش خاک مهم ارقام بانکی او و نشستن دورهم وبستی زدن  وگیلاسی بالا  انداختن ویک فاحشه درجه یک را در بغل داشتن کافی است نه بیشتر و چند ورق پاره را نیز به دست بگیرند و جلوی دوربین بنشیند واز گذشته ها یاد بکنند آنهم گذشته ای که در آن منافعی بوده و نانرا به نرخ روز بخورند  ویا خود را بفروش برسانند چون سخن سرای خوبی هستند و شیرین بیان و شیرین زبانند  از بردن نام این  راس ! اکراه دارم .

نه ! جناب " صغیر " اصفهانی ! من همیشه مانند الف  راست رفته و راست نشسته ام وبا هیچکس دم خور نشدم مگرآ نکه از نظر احساسی و فکری بمن نزدیک بوده است به عقاید همه اگر چه مخالف  سلیقه من نبوده احترام گذاشته ام و تا امروز هیچ سخن زشتی بر زبان نرانده و به کسی فحاشی نکرده ام اما خودم را هم نفروختم بنا براین ( تنها) ماندم واین تنهایی را با نشستن در کنار گروهی که مانند قلوه سنگها بی اعتبارند ترجیح میدهم  لباس خیر خواهی همیشه برتنم بوده  و هیچگاه مجیز  و تملق  امیران تاج داررا نگفته ام و هیچگاه در باغ و گلستان و بیابانها  در پی آزار کسی نبوده ام .

شب گذشته باز ( او ) را یافتم و گذاشتم تا برایم قصه بگوید و من بخوابم ، واخیرا متوجه شده ام که اگر در جایی " کامنتی " میگذارم بلافاصله بخودم بر میگردد به همراه یک شصت رو ببالا و مینویسد که  بعضی ها این کامنت ترا دوست داشتند  ( البته به انگلیسی )  !!! وگویا اینهم از مزایای کلیپهای ویدیویی میباشد که بطور اتو ماتیک کار میکند !
وآن شخص گیرنده شاید بخاطر خیلی از مسائل میل ندارد مستقیم بمن حوابی بنویسد !!! 
واین است بهانه های تنهایی./ث

گیرم علم  ، افراختی  بر ملک عالم تاختی 
جان جهان  بگداختی  ، در آتش ظلم و ستم 

روزی علم  گردد نگون  ، گردی  به دست غم زبون 
نیکی کن ودر دهر دون  ، نامت به نیکی کن علم 

بس کن " صغیر "|  از این سخن  که امروز  در خلق زمان 
معمول نبود  هیچ فن  جز جمع دینار و درم
( البته آن زمانها  هنوز دلار و پوند  رایج نبوده است ) !!!
پایان 
ثریا ایرانمنش » لب پرچین « / اسپانیا  24/04/2018 میلادی /...