عمق فاجعه تازه معلوم شد.
تنها یک آتش سوزی ساده نبود ، پنج هزار هکتار زمین و درخت و خانه سوخت ، یک کمپینگ بزرگ که کاروانها را در انجا پارک میکردند بکلی خاکستر شد ، در خانه ای عروسی بود ، خانه ویران شد ، حال شهر سوخته ، عده ای بی خانمان چادرهای دولتی فورا برقرار شد و در کنار هر سه یا چهار چادر پلیس نیز در کنارشان چادر زد ، سوپر مارکتها فورا غذاهای آماده وناپخته را برایشان آوردن با آشامیدنیها مردم خودشان بیشتر بهم میرسند تا دولت ، خانم رییس تنها چند کلام فرمودند تا ببینم آتش از کجا بود! خوب لابد بار بکیو درست میکردند، بیشتر خانه ها خالی و در خانه های دوستانشا ن یا فامیل بسر میرند چون هرچه را داشتند از دست داده و حال زمینی سوخته که تنها خاکستر و دود از آن بلند میشود ، پرچمها نیمه افراشته ! نوار سیاه وگل ! اینها چه دردی را دوا میکند؟.
این کمپینگی بود بسیار زیبا در کنار پارک دونیانا پارک طبیعی خوشبختانه آتش زود مهار شد ، بسرعت اسبها را از معرکه بیرون بردند حیوانات در هوای داغ سر به زیر پر برده و مامورین آتش نشانی روی آنها آب میریختند ، عده ای بطرف دریا گریختند کاروانها سوخته بود ! خیلی ها از هرم آتش پیکرشان سوخته و سرپایی مداوا میشوند و یا در بیمارستان بستری اند، دردناک بود مرا به گریه وا داشت واین همدردی خود مردم و رادیو و تلویزیون ها بهر روی به آن مردم مال باخته و جان سوخته روحیه میداد این ملت گریه کردن را بلد نیست من خیلی کم دیده ام کسی غمگین باشد ویا بگرید حتی در عزای رفتگانشان ،, آیه ای دارند در انجیل از قول " 'سانتا ترزا : یک کاتولیک هیچگاه غمگین نخواهد بود چرا که اگر غمگین باشد کاتولیک خوبی نیست :
خوب باید برگردند و یا در هتلی اقامت کنند وآ نهاییکه برای تعطیلات رفته اند دسته دسته برمیگردند دیگر کمپینگی وجود ندارد .
این ملت همیشه دسته جمعی و باهم هستند بنا براین همه دارای یک کاروان کار میباشند وبا آن به تعطیلات میروند طبیعی است هتلهای خالی میماند توریست خارجی هم دیگر کمتر باین سو میاید حسابی حال همه را جا آ.ورده اند اول که آن خانم انگلیسی داد و فریاد برداشت که دخترم را دزدیده و کشته اند مدتی طولانی مردمرا سرگرم کرد کتاب نوشت وغیره بنا براین نیمی از شهر [پرتغال ]خالی شد ، سپس آتش سوزی بقیه را نیز فراری داد و حال این شهر زیبا نزدیک شهر سویل مرکز توریستهای محلی و گاهی خارجیانی که با اتومبیلها و کاروان کارهایشان میامدند ، امروز تبدیل شده به گورستانی متروک که تنها دود از آن بلند میشود و مردان و زنانی که با پای پیاده و عریان بسوی مقصد نامعلومی میروند .
نه ! دولت مرکزی که ابدا کاری به این خطه خود مختار ندارد تنها باید زیر نظر دولت مرکزی باشد بقیه کارها را فرماندار انجام میدهد و احزاب که بیشتر هم چپی هستند .
این همدردی مردم و در کنا رهم بودن برای من بسیار دیدنی بود بیاد سر زمین خودم افتادم که دراین موقع تنها بفکر تجاوز و دزدی ها میباشند . نه پلیس ومامورین آتش نشانی با جان ودل به مردم رسیدند .
دراین قسمت سر زمین مردم مهربان ترند و هنوز آن خوی انسانی را ازدست نداده اند هنوز در حفظ خانه های اجدادیشان میکوشند من بسیاری از دهاتهای این قسمت را دیده ام ، دهستاتی هست که تنها هیجده نفر درآن زندگی میکنند یک بار دارد ویک مغازه گوشت فروشی و بقالی ویک سالن دومینگو زنها کارهای دستی انجام میدهند ومردان مشغول کشت وکار وزراعت خودند صفایی دارد ، هنوز آبشارها دست نخورد از کوهها سرازیر میشوند و هنوز مناظر طبیعی ترا بخود مشغول میکند که خوب ! دنیا چندان هم زشت نیست ، زمانی بنظرت زشت و تهوع آور میرسد که از آن محوطه دهستان دور شوی و وارد شهرهای بزرگ با مترو و اتوبوس جنجال فروشگاهها و بوی گند لجن ابهای راکد بتو میفهماند که صفای ده را پشت سر گذارده ای. بهر رویی " اوالوا "ما باشما هستیم ودرغم شما شریک .
یک همشهری / ثریا ایرانمنش / اسپانیا / لب پرچین / 26 ژوئن 2017 میلادی
Huelva, Nos.Estamos con Vosotros