شعری از "دفترآ رزوهای ."پروفسور دکتر کاظم فتحی " با سپاس از مهر ایشان با فرستادن دفتر اشعارقطور زیباییشان با خط زیبا ، دوزبان ، فارسی/ انگلیسی .
روزی که دست مهر بهم دادیم
او قصد وعز م کشور دیگر زد
گفتم برو خدای نگهدارت
اما بجان خسته ام آذر زد
گفتم برو ، که دل وجان دارم
در پای عشق دوست نهان دارم
امروز نامه ای دگر آمد
اخبار آـن گزارشی از نوشتت
در لابلالی جمله ها شنیدم من
بیگانه کرده زمزمه در گوشت
هرگز که مهر او نبود جانسوز
هر گز که عشق او نشود پیروز
000000000000000000000
واین قطعه هم از خودم اضافه میکنم
The roome is full of you
.I will be the gladdest thing Under the sun I will touch a hundred flowersAnd not pick one.