من آتشم ، آتش زگلی رنگ ندارم
زان رو بچمن ، رغبت آهنگ ندارم
بر ععشرت گلهای بهاری نبرم رشک
چون غنچه گر یزی ز دل تنگ ندارم
با معنی امروز مرا نیت صلح است
ناخن مزن ای دل که سر جنگ ندارم
این رنگ حجاب است برویم که تو دیدی
من چهره امید خودم ، رنگ ندارم
ای غم نگذارم که شوی از نظرم دور
هر چند که دامان تو درچنگ ندارم
صد رنگ کنم زمزمه چون بلبل « طالبـ«
چون قمری افسرده یک آهنگ ندارم
امروز بجای همه نوشته های این غزل را از طالب آملی مینویسم که حقا روی باطن من وچهره منست
ثریا ایرانمنش / اسپانیا / یکشنبه 25 ژانویه 2015 میلادی /
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر