سه‌شنبه، خرداد ۳۰، ۱۳۹۱

طلسم سکوت

" گیرم آب رفته را بجویی باز گردانیم / آبروی ریخته را چه باید کرد" ؟

سکوت را جان میبخشم مهر سکوت  برلب میگذارم

مینشینم به بستر فراموشی

ومیشمارم گام های خودرا ، به دوراهی  ، تنها ،

تکرار حماسه ها برایم سنگینند

وآهنگ آنها دلخراش

برای تو چه فرقی میکند که:

من کیستم؟ که بودم ، کجا بودم ، من همینیم  که هستم

گذشته هارا بخاک سپردم

بی آنکه دردی مضاعف را بر جان بخرم

آنهارا بزرگ کنم وبر صدر به نشانم

با آن غرور مرده شان

میتوانستم تیری را درکمان گذاشته

وپیکانرا به سوی چشمان آنها بفرستم

بی فایده است

  بی فایده

                 ثریا/ اسپانیا / سه شنبه

 

هیچ نظری موجود نیست: