نمیدانم هنوز هستند کسانی که کتاب» سفرهای گالیور « را خوانده وفیلم اورا دیده باشند ؟ یانه ؟ این روزها بر او هم » انگ سیاسی « زدند واز چاپهای متعدد آن خودداری میکنند مبادا کودکان این زمانه مغزهایشان ویران شود.
نمیدانم چه بگویم وچه بنویسم درعین حال نمیتوانم بی تفاوت باشم ، انسان تا آخرین روزهایش به جدال وجنگ مشغول است بعضی ها این جدال را بی فایده میدانند وخوب میدانند که آنکه قوی تر است سر انجا م پیروزی با اوست اما مارا چه باک ، من میخواهم به جنکهایم ادامه دهم .
در ماه گذشته سالگرد کشتار ارامنه به دست دولت عثمانی بود ودرهمان حال رفتن یک میلیون یهودی به کوره های آدم سوزی هیتلر نیز دل دنیارا به آتش کشید ، حد اقل اینکه درآن زمان چند انسان بفکر این افتادند که دست این فاشسیت دیوانه را از دنیا کوتاه کنند و کردند ،
همه این مقدمه چینی ها برای این بود که بنویسم این روزها ما درقرن غولهای بی شاخ ودم ویا شاخدار زندگی میکنیم قرن مردان تمام شد ، قرن زیبایی ، قرن نظافت ، قرن بوهای خوب ؛ قرن لباسهای شیک وقرن کراوات ها وپاپیونها تمام شد وقرن مردان واقعی و کلاسیک نیز به پایان رسید.
آلدلفو سوارژ نخست وزیر دوران دیکتاتوری فرانکو وسپس نخست وزیر شاه دموکرات اسپانیا این روزها در انتظار حضرت عزراییل است که اورا به سرای باقی ببرد سالها دچار آلزامیربود وچیزی از دنیا ی ما نمی فهمید آن بیچاره مجبور بود هم طول وهم عرض زندگی را بپیماید.
واین آخرین پدیده نیز خواهد رفت حال مردان سر تراشیده ، مردان شکم گنده ، مردان یقه باز وچر ک وشوریده ومردان بی هویت سرنوشتهارا به دست گرفته اند .
دنیا اکنون رفته رفته طرح مشخص خودرا ازدست داده وگذشته هارا فراموش میکند ودر حوصله زمان ومکان خود زمانی را باز میابد یک زمان متزلز وسیال .
همه ارزشها یشان غلط وهمه قدرتشان نیروی جبر است خوب هنگامیکه موتوری با سرعت بکار میافتد وتند حر کت میکند سر انجام خواهد ترکید واز کار میافتد فعلا باید تنها بفکر حیوانات باشیم که نسل آنها نیز رو به اتمام است و وبه تماشای غولها بنشینم که فقط خرخر میکنند ، نمیخواهم آنهارا به خوک های جرج اورول تشبیه کنم اما اگر درست فکر کنیم دست کمی از آنها ندارند.
ثریا/ اسپانیا/ پنجشنبه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر