پنجشنبه، فروردین ۳۱، ۱۳۹۱

پوزش

پادشاه اسپانیا از ملت خود معذرت خواست ، وگفت :

کار اشتباهی بود ویگر تکرار نخواهد شد ، ملت هم اورا بخشید ، سالهاست که این کشور دچار تنش وسرگرم مبارزه است ، مبارزه با جدایی طلبان باسک ، مبارزه با قاچاقچیان ، مبارزه با مافیای قدیم وجدید .....تنها نکته مهم این است که این ملت سر زمین خودرا دوست میدارد وذره ای ازخاک آنرا به دیگری نمیفروشد ،درحال حاضر کلیسا نیز قدرت خودرا از دست داده است با آنکه روزانه سعی میکند ار طریق تلویزیونها ور ادیو ورسانه های دیگر هر روز مردم را به عبادت دعوت نماید اما تنها پیر زنان وپیرمردان واز کار افتادگان وستمدیدگانند که رو بسوی این کعبه بی معجزه میاورند .

چهره بیمار وغمگین پادشاه مرا بیاد مردی دیگری انداخت که او هم روزی از مردم وملت خود پوزش خواست ، اما ملت اورا نبخشید وروبسوی کعبه وکربلا کرد ودچار هیجان وبی قراری با مشتهای آهنین رفت بسوی بهار آزادی که ......خوب ! در زمستان سرد یخبندان وتاریک درماند وملتی از هم پاشیده شد .....حال بغرمایید شام !

بلی بهترین سرگرمی شکم است وزیر شکم، بفرمایید شام !

ثریا/ ساکن اسپانیا. پنجشنبه /نوزدهم آپریل 012

هیچ نظری موجود نیست: