ثریا ایرانمنش " لب پرچین " اسپانیا !
مانند یک بچه خوب قرص آهن را خور دم مانند یک بچه خوب ویتامینم را خوردم مانند یک بچه خوب آنتی بیوتک را خوردم م مانند یک بچه خوب تمام شب درروی تختخوابم غلط زدم وبا خدای خودم حرف زدم واز او خواستم مهربانی را از سر بگیرد وتخم حرامی هارا ازمیان بردارد ودنیا دوباره روی اسایش را ببیند گروه آنتیفا به درک واصل شوند آزمایشگاهها مانند هما ن کوه آتشفشان لاس پالماس روی هوا بروند وهمه واکسنها واربابان آن دود شده مانند همان سنگها مذاب نابود شوند..
حال یک قحطی کودکانه و ودروغین راه انداخته اند مردم باید با کارت بهداشتی بروند وجیره غذایی خودرا بگیرندالبته درآزمایشگاههای بزرگ آم جزیره دورافتاده آن زندان سابق جنایتکاران که امروز خودرا مردان بزرگ میشمارند همان استرالیا اول درانجا ازمایشهارا انجام میدهند درانجا اولین اردوگاه را ساختند سپس در پایتخت امپراطوری بزرگ جهان .
مانند یک بچه خوب نشستم وبه اخبار از صافی رد شده نگاه کردم هر پنج دقیقه اخبار نیم ساعت تبلیغ سر انجام رسیدم به انتخاب المان مبارک است انشاءالله انتخاباتی ا زنوع همان انتخاب سر زمین کورها وکرهاوجناب عزراییل یعنی تقلب درتقلب .
خوب بما چه ! یعنی بمن چه مربوط است من همان نان وماست خودم را میخورم ! ودر گوشه زندان ابدیم به گلدوزی هایم ا دامه میدهم گاه گاهی هم برای شما یک قصه مینویسم گهی پاک میشود گم میشود گاهی نصفه و نیمه کاره به دست شما وخودم میرسد .
ویا روی تابلتم با ورقها بازی میکنم بهترین سر گرمی ها برنده اصلی هم خودم هستم !
نه دیگر بیاد ایام گذشته نیستم بیاد عاشقانم نیستم بیاد روزهای خوب نیستم بیاد هیچ چیز نیستم تنها نمیدانم دیگر به کجا نگاه کنم تا آنکه روزی بما گفت ناجی ماست اورا بیابم واز او بخواهم نه بمن بلکه به کودکان وآیندگان رحم کند از ما گذشت . باید بروم در تصویر شام آخر در میان دستهای پر رمز وراز داوینچی اورا بیابم .
نه ترسی دارم نه واهمه ای تنها امیدوارم مردم بیدار شوند وعقل به سرشان برگردد وفریب شیادان ودزدانرا نخورند که امروز جزیی از افتخارات زمانه شده هر دزدی یک پادشاه است وهمه هم به او تعظیم میکنند وکارگران مجانی برایش کار میکنند این همان سیستمی است که باید پیاده شود اولین وبزرگترین دزد باز درسر زمین اریایی زندگی میکند وچهار سال است که نه دستمزد کارگرانرا داده ونه حتی دستمزد مهندسین ونقشه کش هایی که یک ساختمان به سبک تایتانیک برای او ساختند ! او امروز ناخدای همان کشی فرو رفته درزمین است وکارگران بی مزدوبی اجرت برایش خدمت میکنند با کمال وقاحت پشت میزش مینشیند ومیگوید بمن مربوط نیست کا رگر ی خودش ر ازیکی از طبقات همان بنا به زمین پرتاپ کرد کسی آخ هم نگفت تکه های خورده شده اورا جمع کردند ودرون گوری ریختند .
این است دنیا زیبای ما . هرروز صبج که این دستگاه را باز میکنم به یک منظره زیبای طبیعت روبرو میشوم همه جا سبزو خرم رودخانه ها خروشان وغران سرازیر جویبارها میشوند وخانه های زیبا بر روی تپه ها به عالم فخر میفروشند هوای پاکیزه ......گوشه ای از بهشت خوبان وما درانتظار هوایی هستیم که از آن سوی تپه ها همراه منواکسیدها ودود آتشفان بسوی ما می اید درجه حرارات هوا بالا رفته وطغیان ماسه ها وسنگهای مذاب تا دریا رسیده بیچاره اب زیان وماهی ها !!!!! خداوند طبیعت را بما بخشید مجانی وبشر را از خاک بر اورد دراو دمید تا این بهشت را ویران سازد فلسفه آنرا نمیدانم از کتب ادیان ابراهیمی بپرسید .
من آن روز بودم که اسما نبود / نشان از وجود مسما نبود . زما شد مسما واسما پدید./ در آنروز کانجا من وما نبود .....شمس تبریزی ....
پایان ثریا ایرانمنش 27/09/2021 میلادی .