پنجشنبه، بهمن ۰۲، ۱۳۹۹

عباس آقا

عباس آقا میلادی شما هم هر جا باد بوزد. باسن  خود را هوا میکنید مگر ترامپ جلوی مذهب را گرفته بود که حال  جناب جوک بایدن مردنی با  داشتن ایمان ومذهب  در امریکا آزاد می‌شود بلی کاخ سفید نماز خانه وتکیهر خواهد شد وبرای شما نماز میت. خواهند گذاشت ،.واقعاکاهی انسان از اینکه بیشرمی ودور‌یی مرم جهان دچار حیرت هیچ وحشت می‌شود .

برویدبا ادب دست آن خانم شریفه نجیبه مع‌اونت را ببوسید شاید تکه استخوانی هم نصیب شما شد ..

هر چه پیر تر میشوید خرفتر  تر میشوید بجای تجربه ها ‌عذر گناهان هنوز به دنبال یک تکه استخوان له له می‌د، میکنید ،تمام 

ثریا . اسپانیا  

خدا حافظ

 خدا حافظ روزهای روشن وپر امید ، بدرود امیدی مه درصدا کاشته بودیم وهنوز نهالی بودذ  به فردای سیاه در مین رجاله ها فاحشه تا دزدان  نمیتوان امید داشت  خدا حافظ ایندهزیبا میرویمتا بردگان چین بزرگ شویم ویا خوراک آنها ،

پنجشنبه بیست ویکم ژانویه شوم دوهزارو بیست ویک 

ثریا .اسپانیا 

درخاتمه باید نوشت فرح خانم هیچگاه ترا نخواهیم بخشید  هیچگاه چه مرده  وجه زنده  .

چهارشنبه، بهمن ۰۱، ۱۳۹۹

خورشید میرود

ثریا ایرانمنش " " لب پرچین " اسپانیا 

خورشید میرود وتاریکی بر جهان حاکم میشود .

امروز به دعای کشیشی  که برای ترامپ  بر پا کرده بود گوش میدادم وگریه جوانان ومردانیکه  که میدانند فردای انها چه خواهد شد میدیدم  آنها نیز میدانند  به زودی وارد تاریکی ونیمه تاریک زمین خواهند شد وشیطان پرستان بر انها حاکم میشوند  بقول کشیش تنها چهار سال خداوند یک فرشته را فرستاد که امریکا دچارجنگ نبود  حال دوباره جنایتکاران  همو سکسو ئل ها لزبیننها  فاحشه ها وخونخوران بر جهان  حاکم میشومد .

چه خوب که من لب مرز ایستا ه ام  ودنیای انهارا نخواهم دید اما  دیگران؟ شاید عادت کنند به همانگنونه که ما عادت کردیم تا زند انی خانه شویم

امروز سخت گرفته ام هوا نیزگرفته وبارانی  ودخترم دربیمارستان باید عمل کند وخودم باید دوباره خون بزنم گفتم دیگر میل ندارم خون دیگری وارد پیکرم شود با همین چند  قطره راه میروم نا جانم را به جانستان بسپارم زندگی ارزش ندارد تا من برای بقای خودم با خون  دیگری چهره  رنگین کنم و تغذیه شوم خانم هیلیری خون مینوشند وملکه ها.جانوذانی که د.رون قصرها پنهانند مانند بوم آنها کارشان وتغذیه شان  نوشیدن خون است آنهم خون نوزادان و بازی با پسر بچه هاودختر بچه های کوچک زیر هشت سال .!!!زیره ومعبد دارند   وخدایشان بیل گیت است که میل دارد خورشید را بکشد !!!!!!ودرآنجا آن کار دیگر میکنند.

برایم دیگر هیچ  چیز مهم  نیست چشم  چپ من میگیرید   ومیداند که  باید بگیرید چرا که خودم کمترگریه میکنم .

جناب دونالد تامپ وبانو ملانیا سفر بخیر  برایتان آرزوهای زیادی دارم از جمله سلامتی  پس از ژاکلین کنندی  تنها بانوی کاخ سفید شما بودید  بعد ها کاخ سیاه شد  ذغالی شد تبدیل به خوابگاه همو سکسول ها شد .

سپا س بی دریغم را ودعای خودرا بدرقه راه شما میکنم . ثریا /

ثریا ایرانمنش 20 ژانتویه 2021 روز سیاه .

 

سه‌شنبه، دی ۳۰، ۱۳۹۹

پایان عصر طلایی


ثریا ایرانمنش«لب پرچین » ، اسپانیا .

 

بر گیر شراب طرز انگیز ،‌بیا  /پنهان ز رقیب سفله  بستیز و بیا   

مشنو  سخن خصم که بنشین و مرو/. بشنو زمن این نکته  که بر خیز وبیا  

امروز صبح زود زنگ درب خانه به صدا در آمد  بلندقدم سر گیجه داشتم دخترم هراسان که مامان جواب خون ترا گرفتم. باید 


بروی ودوباره خون بگیری ،،،،خخدیدم وگفتم اول برو یک صبحانه برای من درست کن بعدتصمیم می‌گیرم. در کنار صبحانه کمی کنیاک سر کشیدم وگفتم :

:عزیزم عصر طلایی ودوران خوش زندگی بسر امذمیلی ندارم زیر سایه سپاه کمونیستی چینی زندگی کنم وبردگی شما  را ببینم  مرگ تر جیح میدهم آسوده باش::: 

از زندگی نفرتم گرفت حالم بهم میخورد بوی مرگ همه کارا فرا گرفته است . ثریا . اسپانیا ۱۹ ژانویه  ۲٫۲۱

یکشنبه، دی ۲۸، ۱۳۹۹

شما غلط میکنید

ثریا ایرانمنش  . دلنوشته

 

آقایان. شما که در کنگره داووس نشسته اید وچند مادینه. را نیز. بعنوان ژوکر کنار دست خود قرار داره اید غلط میکنید برای مردم دنیا تصمیم  میگیرید. که از آنها برده بسازید    شما با پولهای کثیفتان. راه هوارا پیش بگرید وبه کرات دیگر سفر کنید. بیماری را برای آنها سوغات ببریذ  ما یک بار هیتلر را دیدیم  یکبار هم لنین لعنتی را دیگر برای بار چندم حاضر نیستیم در اردوهای کار. خفه شویم تا شما در جزیر های خوش آب وهوا با بچه های زیر سن بازی بازی کنید ،

 مخصوصا روی همبن تابلت  نوشتم که یکی از شماها ست مرده شور مستر کارت ویا پولهایتان  را ببرند. ما با هما ن سکه نا ناچیز میتوانیم از بقالی  خرید کنیم  من مدتهاست که سوپر مارکتها را تحریم کرده ام  تنها از بقالی  ها ومغازه های کوچک. خرید می‌کنم نه گوشت ژن انسانی شمارا میخورم نه ماهی یخ زده ونه تخم مرغهای ساخت کارخانجات شمارا  حالم از شما بهم میخورد مردم بیدار شده اند ‌فهمیده اند که چه خواب وحشتناکی برایشان دیده اید. بدبختی کم کشیدیم ما آخر عمری شما قلاده بر کردن ما بیاندازی ومارا برده خود بسازید زهی خیال باطل مرگ را ترجیح میدهیم  تا وارد دنیای صنعتی ویا ابری شما شویم  هنوز بوی بنزین مارا به وجد میاورد  اما بوی گند این تابلت ها وگوشی ها حالمان را بهم زده است  . واکسن هارا به خوانوا ه ه خود تقدیم کنید  ما حیوان دست اموز شما  وپولهای کثیفتان نیستیم  شاید عده بدبخت کور احتیاج   داشته باشند اما ما روی ابرها راه میرویم مردم بپا خیزید وبا این اراذل  بجنگید مغازه هارا  باز کنید بیزنس هایتان را راه اندازی کنید هنوز خدای پا در کنارمان هست فریب نخورید این ویروس یک فریب  بزرگ است ،  پایان 

یکشنبه 

شنبه، دی ۲۷، ۱۳۹۹

چه شد ؟


 چه شد ؟

چگونه شد ؟ ای کبوتر بخت 

که خواب ما  به سبکبالی پر پروانه رسید ؟

چه شد. ، چگونه شد   ای حریفان 

که افسانه ما  به پای مرغک بیمار رسید ؟

شاید هنوز در خوابم ‌دچار یک  کابوس وحشتناک 

شاید هنوز در کما بشر میبرم ‌بیداریم چیز دگر باشد 

چه شد ؟ چگونه شد  

که از دامن مادر بسوی نیستی 

پرتاب شدم 

هوسها وشهوات یک زن بود 

شنبه  شانزدهم ژانویه دوهزار وبیست ویک ، اسپانیا