ا ثریا ایرانمنش « لب پرچین ». اسپانیا
زمانه قرعه نومیزند به نام شما
خوشا شما که جهان. می رود به کام شما
مطلبی نیمه طولانی. نوشتم. به هنگام تصحیح نا،گهان از روی صفحه پاک شد چه دستی انرا پاک کرد نمیدانم. دیگر نمیتوان آن افکار را جمع آوری کرد ودوباره نوشت هر چه را که میل دارد مینویسد و به هنگام تصحیح آن ر ا. همه نوشته را پاک میکند واین اولین بار نیست
در این هوا چه نفسها پر ز اتشست وخوش است /که بوی عود دل ماست در مشام شما
تنور سینه سوزان ما. باد آورید //کز آتش دل ما پخته گشت خام شما
فروغ گوهری از گنجخانه شمارشب ماست /چراغ صبح که بر میدمد ز بام شما ،،.
«هوشنگ ابتهاج . سایه » شادروان
همه شاد روان شدند ما هم کم کم به جمع آنها خواهیم پیوست ودنیا را میگذاریم برای خوکهای مزرعه حیوانات تا به چرا مشغول شوند
ز صدق آیینه کردار صبح خیزان بود / که نقش ظلمت خورشید یافت شام شما
گپایان . ثریا . 10/08/2022 میلادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر