یکشنبه، فروردین ۲۱، ۱۴۰۱

روز . روز عزاست امروز

 

نه در مسجد دهند م ره که رندی. نه در میخانه که این خمار خام است . 

میان مسجد ومیخانه راهی است. ، غریبیم ، عاشقم و آن ره کدام است ؟

این روزها شاهد  تماشای  مجلل ترین عزا داری های زمان هستیم. حد اقل رنگی وگلی و ساز وأوازی در میان آنها به چشم میخورد وترا به رحمت الهی نزذیکتر میسازد تا آنهمه سیاهی  وخون وزنجیر ‌گل  واق واق کردن برای کسی  که دشمن تو وسر زمین توست  .امروز حتی اجازه ورود  هما ن سگهای را به آن سر زمین نمیدهند وبا بدترین  برخوردها همه ایرانیان را بیرون میفرستند .

 از صبح به تماشای میسای ألبا. در میدان سنت پابل‌و  نشسته ام. گه آرام سرود میخوانند وچه آرام میگذارند وزیباترین کاری را که انجام دادند بیمارستان بزرگ شهر   بیمارانی را که قدرت  حرکت داشتند. باصندلیهای چرخ دار از بیمارستان بیرون  آورده زیر یک چادر جای دادند در کنار هر بیماریک پرستار ودر انتهای  چادر چند پزشک. همراه  فامیل های نزدیک بیماران . دیدده می‌شد  آن بیمارستان  د‌لتی است .

تخت را که بر شانه مردان سیاه پوش   روان بود ودر بالای آن حضرت مریم وحضرت عیسی  بادستهای زنجیر شده دیدهمیشد آهسته اهسته به طرف شهر ومیدان بزرگ  شهر پیش آمد. در بین. راه  پزشکان ‌پرستاران زیر انرا گرفتند  وبه سوی همه بیماران نشسته بودند آوردند. همه. میگریستند . وارزوی شفا داشتند. راستش منهم گریه ام  گرفت واز صمیم قلب برای آن بیماران  دعا کردم ،

 أیا کسی  دراین شهر ودرجهان. هست که برای منهم دعا کند ؟ 

شاید یکی دونفر  نه بیشتر !! 

حال میسای بزرگ در میدان واطراف ارچ بیشاپ  که کم کم  پای به سن گذاشته مردان بزرگ کارخانه دار وصاحبان شرکتها وبانکها وهمسران  آنها بالباسهای شیک  می‌گردند وخدمت میکنند ‌مدال میگیرند !


اثری از سیاهی وپلیدی دیده نمی‌شود من وارد معقولات  نخواهم شد  به عقیده وایمان  همه احترام میگذارم از آن پسرک کارخانه دار که امروز صاحب  مقامی والاست   تا آن زارعی که گلهای سرخ میخک را اهدا کرده است .    کارشان واقعا زیبا. وانسانی بود  و اشک مرا  را تیز  جاری ساخت. بیماران برای مدتی رنج ودرود خودرا ازباد بردند. با دیدن آن دستهای رنجور ‌ضعیف آن مرد در زنجیر واشک مادر  ،

هر صنفی برای خود  یک کارناوال دارد  تا روز جمعه که عزای عمومی است وروزه داران روزه خودرا میشکنند ویکشنبه عید وروز باز گشت انروح مقدس است که هنوز  برعالم هستی حاکم  است اما… نه با ما کاری ندارند … ما غریبان . ووامانده از همه جارانده ،

.پایان 

 یکشنبه  دهم أپریل  دوهزارو بیست ودو برابر با بیستم فروردین ……

هیچ نظری موجود نیست: