جمعه، بهمن ۱۵، ۱۴۰۰

من وفارسی

 ثریا ایرانمنش " لب پرچین " اسپانیا !

یک شب از تخت فرو میکشم ترا ای  / ابلیس  . ای کشنده  پنهانی خدا / گر درگمان خلق  تو. ابلیس نیستی /  میدانم ای خدای پلیدان که تو کیستی /......" نادر نادر پور "

اخیرا هشتکی در میان ایرانیان  براه افتاده زیر عنوان "منوفارسی " یعنی من وفارسی ! بیشتر از این هدف این است که زبان مادری را درمیان اقوام گوناگون گم کنند  زبانی باقی نماند یک زبان مشترک که تو بتوانی با همسرای خود که مثلا ترک است صحبت بداری . این زبان فارسی هم که در حال حاضر درایران است  آن زبان پاک وعاری از خللی وعاریتی نیست  زبانی است مخصوص لمپن ها وجاهل های اهل  فاحشه خانه ها وکوره پز خانه ها  نه زبان پاک وعاری  از هر ریزه ای  پاک وتمیز بمانند اشعار ملک الشعرا ی بهار ویا نوشته های دکتر حمیدی شیرازی واشعار او . هر چه هست مخلوطی از انگلیس فارسی ترکی  وغیره میباشد . 

روز گذشته یک بانوی چند صد کیلویی مشغول آشپزی یود آنهم درشمال  وزیر نام جناب همسرش که اورا اقا خطاب میکرد اما  میگفت " 

میل دارم برایتان یک اسنک  نایس درست کنم ! عده ای بر او ایراد گرفته بو..دند که چرا مثلا میان وعده غذایی را بکار نبرده ولغت بیگانه اسنک را جایگزین ساخته اما ایشان گفتند چون من قبلا درفلان اداره مشغول کار بودم وروسایم همه فرانسه وانگیسی حرف میز دند این کلمات در ذهن من نشسته بنظرم دریک سفارتخانه کار تمیزی را انجام میداد چون آن هیکل وهیبت به درد هیچ کاری غیر از هما ن اشپزی وتمیزی نمیخورد . بهر رو.ی شادمان شدیم که درکنج دهات شمال هم  انگلیسی زبان زیاد است  !!!!

دراین سر زمین  تنها یک زبان مشترک وقوی کار میکند ایالتها با زبان خودشان  حرف میزنند اما در یک محفل عمومی باید بازبان اصلی  سخن برانند مهم نیست چند صد نفر ازکجا آمده اند  آنقدر تعصب روی زبانشان دارند که چهل  سال است که دارند  انگلیسی یاد میگرند اما هنوز به " یس" میگویند " جس" !

خوب این مهم است که سرزمینی بتواند هم گویش ها وهم زبان اصلی خودرا نگاه دارد  ....در واقع ما چه جیزمان به آدم رفته که حال درمیان قدرت بزرگ شرکتهای صادراتی ووارداتی  با روبه سپاه  وقدرت مافیایی آن بتوانیم از زبان شیرین فارسی سخن بگوییم وفریاد بر داریم که " پدرم روضه رضوان به دو  گندمی بفروخت " ومن ناخلف میتوانم آنرا به یک جوبفروشم همچنان که سر زمینی را به مفت فروختیم وبا پولهایش دور جهان  عشرت میکنیم حال میکنیم قمارخانه هارا  درشت تر میکنیم  کار دیگری از دست ما ساخته نیست  مگر کسی حوصله دارد درخارج یک مدرسه با زبان فارسی باز کند بدون اجازه آن قدرت جاودیی باید کتب مذهبی دران کنجانیده شود همچنانکه من روزی وروزگاری  آن چنان شیفته زبان مادری بودم وبرای انکه فرزندانم  بتوانند فارسی را فرا بگیرند  کلاسی را باز کردم با چند شاگرد آنهم مجانی ناگهان از ان سوی ابها گروهی ریختند که شما نباید کتب سابق را وسرود ای ایران را وپرچم ایرانرا  نمایش دهید باید بروید سفارت وکتب درسی واجازه کلاس را بگیرید البته عده ای باکمک سفارت این کاررا پیشه گرفتند اما درپشت آن به آن کار دیگر مشغول بو.ده وچه بسا هنوز هم باشند . کار ما نگرفت اما درخانه به بچه ها زبانرا یاد دادم امروز اگر گاهی لغتی را فراموش میکم آنها بمن یاد آوری میکنند به هرروی زبان ما زبانی فاخر است هر چند مخلوط وناقص باشد اما در میان این زبان مردان  بزرگی زاده شدند  شاهنامه بزرگ /رستم را سهراب را سیاوش را وایراندخت را توران دخت را واز همه بزرگتر وارجمند تر پروین اعتصامی را داریم  نه شاملو ونه سایر توده ای های خود فروخته آنها متعلق بما نیستند آنها نوکر اشپزخانه شوری هستند همچناکه رهبرشان نوکر آن ارباب و خرس سفید است .......

از دود مان  پاک خدایان پیش  یک تن هنوز  در میان ما  زنده است  یک تن که در پی ازار کسی نبود ونیست  باید اورا یافت . ث

پایان / ثریا ایرانمنش /04/02/2022میلادی !.


هیچ نظری موجود نیست: