یکشنبه، مهر ۱۱، ۱۴۰۰

آی زندگی


 ثریا ایرانمنش " لب پر چین " اسپانیا 

زندگی زندانی بیش نیست  گاهی گشاد وزمانی تنگ تنگ گاهی بندهای عمومی وزمانی انفرادی کسی هم مسئولیت این زندان را به عهده ندارد تنها کارگرانی هستند که غذاهای پس مانده را بسته بندی کرده برایمان  درون قفسه ها آماده میگذارند .

البته تنها ما فقرا وببیچارگان که عرضه آدم کشی را نداشتیم ورنج دیگرانرا نیز نمیتوانستیم تحمل کنیم 

ولکان یا کوه إتش فشان  پالما همچنان شعله میکشد و دریایی از آتش مذاب را به درون دریاها واقیانوسها میریزد نمیدانم  چرا دوستداران  " باغ وحش محیط زیست " همچنان سکوت کرده اند وچه بسا لیرزهایی را نیز به هدف بفرستند تا زلزله ای هم ایجاد شود مهم نیست اگر مردم میمیرند بی خانمان میشوند ویا دراثر بیماری های ناشی از دود سنگهای گداخته  جان میسپارند .

سر خم سلامت  هر چه دنیا بیشتر اشوب داشته باشد به نفع اقایان است  امروز سر بر میداری شیلی  برخاسته  کوبا برخاسته وسایر کشورهای نوکر بلوک شرق " سابق" همه امروز سرمایه دارند واین  حکومت اولیگارشی  همچنان مانند یک رودخانه  به همه جا راه پیدا میکند /

 مهم این است که دنیا برای فردای فرزندان جناب " بیل ودسته بیل  آماده وتمیز وخالی ازهر خللی است تاکستانهای تازه  گندم زارهای تازه و دامداری های تازه با حیوانات سرم زده وسالم  خوشا به حال سعادتمندان  .مسیح ناجی ونجات دهنده زمان به همراه خانه اش در کنار کوه آتش فشان به زمین فرو رفت اسمان هم دیگر در اختیار او نیست  .....باید سکوت کرد بعضی از دردهارا باید مانند یک داروی تلخ قورت داد وبیصدا مرد .

فعلا پیر زنان بو گرفته  به همراه مردان بو گرفته در آنسوی  کره خاکی با هم درآمیخته اند " از خودشانند حاکم صخرها و پاسدار کشتی ها ی راه دریایی ...... " باد ی گاردها درواقع پلیسهایی هستند که باید همه را هدایت کنند نه حمایت ! البته آنها مانند ما برده ها پوزه بند بردهانشان نیست هوای زندگی آنها معطر است .!

شهر خاموش است پوزه بند برهمه دهانها بسته شده وبالرین ها باید شلواری گشاد زیر لباس باله خود بپوشند اصلا باله چه معنی دارد سینه زنی وزنجیرزنی  با حال تر است وکشتن  افراد  برای ایمان قوی !! روز گذشته برنامه ای را تماشا میکردم از  یک مرد دانا  که خوب میدانست واطلاعات کافی درباره تاریخ زمان داشت  تاریخ جهان واینکه چگونه همه  گقته ها ونوشته ها واعمال ما ایرانیان به یغما رفت ودر کنج شهرکی درایتالیا  جمع وپنهان شد و پاسبانی در لباس عیسی مسیح انجارا حمایت میکند ودستوراتی را صادر میفرماید  الیته ایشان تنها نیستند حواریون نیز درکنارشا ن ادعای فضل ودانش دارند .

چگونه " زرتشت " که درنقاشی های رافائل درحالی که کره زمین را دردست داشت درمیان سایرهمراهانش ایستاده  بود وبه انها اموزش میداد این نقاشی گم شد مانند لوحه حقوق بشر که به امریکا رفت !

اینها همه ذکر مصیبت است امروز جهان درمیان پنجه های ذاکر برگر ها بیلها ودسته بیلها واطرافیان است بقیه باید گم شوند فنا شوند نابود شوند وتاریخ ازنو نوشته شود ! .......»روزی بود روزگاری بود مردی بود که دریک خانواده نسبتا مرفه به دنیا امده بود ودر کودکی ونوجوانی در گاراژ خانه اش بقول بعضی ها مشغول خاک توسری بود وداشت با یک اسباب بازی بچگانه که تازه کشف شده بود بازی میکرد .» !.......او امروز امپراطوری جهانرا دردست دارد وبه همراه  قوم برگوزیده که از میان انها برخاسته میل دارد جهان را منحصر به خود وخانواده کند وآن قوم برگوزیده نیز حاکم بردنیا شوند ! دیگر پرحرفی بس است باید حب سکوت را خورد  من آنچه که شرط بلاغ است باتو میگویم / خواه از سخنم پند گیر  خواه ملال.

 ! پایان 

 ثریا ایرانمنش   -03/10/2021 میلادی .


هیچ نظری موجود نیست: