چهارشنبه، مرداد ۲۰، ۱۴۰۰

فر انسه !

ثریا ایرانمنش " لب پرچین " اسپانیا !

نه ! اشتباه نکنید  ! همان » فرانسه « است اما امروز ترکیبش عوض شده است همان  فرانسه همیشه خیانکار  که فرشتگانرا میکشد وشیاطین را دردامان خود  پرورش میدهد  همه کشتارها نیز درهمان جا انجا م گرفت بی صدا <ارام اولین ننگی که بردامنش نشست پس از فرود آمدن شیطان رجیم به سر زمین ما  کشتن آن ناخدای زیبا وتحصیل کرده و امید همه ایرانیان بود  شهر یار زیباترین وبهترین پسر خواهر بزرگ شاهنشاه اریا مهر ما !  وپس از آن قتل عام های سیاسی پی درپی درآنجا صورت گرفت وبرای بعضی از آن نوکیسه هاوجنوب شهری ها " پاریس" بهشت برین بود .ارزوی سکونت درآنجا را داشتند وهنوز عده ای درهمان بیغوله هایشان زندگی میکنند .

 امروز دیدم که برای سوار شدن درمتروها وقطارها ونشستن دریک رستوران باید همان بزگ " بردگی " را نشان دهی ! یعنی بگویی ما پاک  مبرا ازهمه بیمار ی های روحی وجسمی هستیم ویک برده خوب وسر براه این هم برگه ای که بما داه اند  تا ثابت شود .

 خوب یک قتل عام وسیع  تازه با وسعت دنیا گیر وغیر قابل تصور باچنین امکاناتی ناچیز واغفال گرانه وخالی از هر امیدی مرا به کجا میبرد ؟ .

آن فرشته زیبا ومعصوم را درآنجا کشتند وجنازه اش را برای آدمخواران فرستادند درعوض شیطانی را دردامان خود پروراندند برای قتل عام ملتی ! حال دم از صلح ودوستی واشتی میزنند درحالیکه اکثریت  مخاطبین آنها  در انتظار  بوسه ای از طرف روس ها مییباشند .

 برایش نوشتم یا بردگی یا مرگ !کدام را باید انتخاب کرد  درجوابم نوشت این برنامه واین گفتگوها واین فریادها  مرا بیاد  فیم بچه رزماری  میا ندازد که آ نقش آنرا میا فارو   بازی کرد  ........ همه فرزندان شیطانند !

حال امروز نیمی از دنیا گرسنگی   ابدی خودرا از یاد برده گروهی بسوی  درون قبرهای  از پیش اماده شده روانند 

دیگر کوششهای انسانی بی فایده است راه به جایی نمیبرد  ودر چنین زمانی فرانسه !! تدارکاتی  برای آنچه که حتی از بردن نامش لرزه بر اندام ما میافتد  درحال نوشتن قوانین آن است .

یک تصمیم  دیگر برای  یک قتل عام پنهانی .ومردم را جان بر لب کشانده در ارزوی جنگی تازه میسوزند

امروز شهرهای زیبای آن سر زمین لبریزاز آدمکشان حرفه ای ولاتهای تیغه به دست ودر خیابنها دسته های عزاداری را ه افتاده اند دیگر از عطر وبوی " خانم کوکو : خبری نیست  !لباسهای درون ویترین ها گران قیمت ساخت چین و ماچین .

آنها اولین کسانی بودند که عطر را اخترا ع کردند تا بوی گندشانرا پنهان کنند در میهمانی ها هرکداتم یک لگن با خود داشتند که درپشت پرده ای  خودرا خالی میکردندبی انکه ابی وجود داشته باشد تا خودرا بشویند  لباسهای حریر ومخمل وزردوزی شده از بوی گند آغشته بود عطر به کمکشان امد واین بوگند به سراسرعاللم رسید .

تاج بوربورنها برزمین افتاده بود  پسرکی از جنوب ایتالیا آنرا برداشت ومدتی بر سر گذاشت ....حال امروز این فکر در مغز علیل عده ای نشسته که خوب تاج کیانی بر زمین افتاده ما آنرا برداریم وبرسر بگذاریم !! وعده ای بالاتر میاندیشند یک امپراطوری بزرگ اسلامی با کمک همین تاج داران وباج خواران .

وآنهاییکه مانند ما ؟ زیادیند ؟ با کمک یک تزریق کوچک کم کم به انسوی دنیا روانه خواهند شد بستگی دارد تا چه حد رو داشته باشی وبتوانی مقامت کنی .

خوب دراین شرایط ما قدرتی نداریم  برنامه های گوناگون را تماشا میکنیم همه نشسته اند وحرف میزنند ! بیشتر به یک میهمانی دونفره ویا اخیرا چندین نفره هست که مانند سگ وگربه به جان یکدیگر می افتند وهمدیگررا زخمی میکنند .

وطن درحال جان دادن است در تشنگی / گرسنگی / وبیماری / جوانان قتل عام میشوند وکهنسالان دستگیر ودرزندانها به ان دنیا میروند یا درتیمارتسانها ی ساختگی با قفل وزنجیر بسته میشوند .

باید این امپراطوری شکل بگیرد تاج آن از هم اکنون آماده شده  امروز اکثر آن بردگان بدبخت دیروزی روی صندلی های طلایی ومخملی بزرگ می نشینند وچه احساس قدرتی میکنند بی آنکه  کلامی حرف را درکتابی خوانده باشند تنها از شعور باطل خود الهام میگیرند .

وما سر زنش میشویم که چقدر کاهلیید وتا چه اندازه تنبلید برخیزید وبه خیابانها بریزید آنهم درسر زمینهای دیگری ؟! کشورهای دیگر کمترین دلیلی برای انجام این کارها ندارند  اروپای بدبخت نیمه جان در حال حاضر دردست آن مردک کوچک که تکیه بر جای قهرمان ویکتور هوگو زده است  میباشد واو هم گرسنه است خیلی هم گرسنه است  ویک برده  آماده به خدمت برایش مهم نیست چند صدهزار انسان  بیگناه ازخرد و بزرگ جان میسپارند او سر سپرده است وآمادگی برده بودن خودرا به جمع آن ادمخواران رسانده است آنها هم زیر چتر دو کشور شرق با د درگلو انداخته ....خوب بعدا جواب میدهیم .

در جعبه اسرار خواندم که عده ای جانور  بشکل انسانی وارد کرده خاکی شده اند وحکومتها را دردست دارند یکی از آنها هما ن ابو عمامه معروف بود که درزیر زمین خانه اش سر نخ ریاست جمهوری امریکار ا دردست دارد ومانند شعبده بازان اورا میرقصاند .؟؟!!  کسی چه میداند وآن امپراطوریی که افتاب در سر زمینش غروب نمیکند ! بیچاره سر زمین من . سر زمین افغانها وسایرین که باید قربانی شوند تا آنها زنده بمانند علاقه عجیبی به مغز های انسانها دارند آنهارا میخورند وخون انسانهارا سر میکشند .

روز گذشه باخبر شدم دو دوست را د رامریکا ازدست داده ام  یادشان گرامی  دلم گرفت تازه رفته بودند که الونکی بسازندودرآنجا بیاد اورندد که زنده اند . پایان 
 

هیچ نظری موجود نیست: