یکشنبه، مرداد ۱۰، ۱۴۰۰

دلنوشته


 ثریا ایرانمنش " لب پرچین " اسپانیا . 

» موضوع, تاچگذاری رهبر در کربلا » !!!!

رهبر متقیان ومسلمین جهان ! رهبر قلابی که مانند یک میمون پشت آن میز نشسته ای  میزی تراشیده بصورت خاتم  که مثلا از شاه بزرگتری  وتاجگذاری تو مهمتر است رهبری که خود خودرا رهبر نامیدی  روی استخوانها وگوشت وپوست مردم ایران ستمیده نشستی و کشتی خودرا درآبهای سر گردان راندی  وکم کم امر برخود تو مشتبه شد که نکند مهم « آن انسان " بر گوزیده "  بارگاه باریتعالی باشم که امروز حتی عرش اعلارا نیز بر زمین کشیدند آن جوانان پر شور ما .

روزیکه آن ضریح طلا را بعنوان ضریح مطهر مثلا فلان امام به عراق بردند من گفتم این ضریح را  برای خود میبرد تا دراینده زیر آن بخوابد ومشمول دعا ی زائرین نادان  شود مانند بقیه امامان  کذاب ودروغین و امروز که آن تاج بزرگ طلایی و جواهر نشان را دیدم فهمیدم آن تاج بر روی آن ضریح نصب خواهد شد تا دراینده بگویند که این خدای  ماست وبنیان گذار مذهب وایمان ماست درحالیکه همه میدانند دیگر ایمانی درکسی باقی نماند ه حتی درب کلیساها نیز بسته شده وتو با نقش برداری از اربابان کلیسای مسیحیت در نوع دیگری تاج گذاری کردی ولابد دردلت به شاهنشاه آریا مهر نیز خندیدی وگفتی " 

هرچه را ساختی ویران کردم حال تاجی ساخته ام با جواهرات سلطنتی سر زمین تو آنهارا باخود به گور خواهم برد .

کور خواندی ! مردم بیدارند جوانان ما بیدارند ! هرچند گروهی آنهارا به کشتن میدهی اما انها مانند یک تنه درخت از بغلشان شاخه دیگری سبز میشود دیگر فریب آن مردان پیر وازکار افتاده که زیر دین امیر المومنین قلابی تو پنهان میشدند ومعرفت دروغین را در مغز ما جوانان فرو میکردند گذشته دیگر کسی به انها نیز اهمیتی نمیدهد یکی درکنار عکس آن پیر احمد ابادی دیگری درکنار عکس استالین وسومی درکنار عکس روزولت گویی بدون آن عکس ها انها موجودیت نداشتند و وجود ندارند .

چه خوش بود روزگار من که درهمان کودکی از صدای انکرالصوات روضه خوانان میترسیدم وپشت انبوه رختختوابها وتشکها پنهان میشدم وگوشهایم را میکرفتم تا همانجا به خواب بروم ودرخواب پریان دریایی را بخواب ببینم که خود یکی از آنها هستم .

در هیجده سالگی تنها به همان آبادانی که امروز یک سر زمین بی اب وعلف وخشک وعریان شده است سفر کردم  تا درپناه دولت فخیمه زبان فرا گرفته پرستاری خوب شده فرار رابر قرار ترجیح  بدهم که سرنوشت پشت گردن مرا گرفت ومرا برگرداند  سالهای به هنگام عزا داری صدای موسقی را انچنان بالا میبردم که همه شهر را فرا میگرفت وگاهی همسایه ها بمن تذکر میدادند که آنها عزادارند !!! نباید موسیقی بگذاری ! عزادار چه کسی هستید ؟ عزا دار یک مردک پا برهنه گرسنه بیابان گردی   که قرنها شمارا فریب داد وحال امروز جا ی خودرا به تو داده اند  چه ساده لوحانه  به این همه اعتبار کاغذی خود تکیه داده ای دزدی را به حد کمال رساندی مال ملتی را بردی جواهرات وطلاها رابا کمک دستیاران دزدترا ز خودت به عراق گسیل دادی ودر خیال یک امپراطور ی مذهبی قلابی  خودرا خدایگان فرض کردی ! 

ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگاه توست /  تو عرض خودرا میبری وزحمت دیگران را زیا دتر میکنی تو حتی قدرت پرواز یک کلاغ را نیز نداری  . وای بر کسانی که تراپرسیده اند وبتو پناه آورده اند درحالیکه نمیدانند اولین قربانی آنها هستند .

همه از ترس وارد دنیای دین میشوند ویا منافع ویا داد وستدها کسی ایمان به چیزی که ندیده ونشناخته ندارد مگر یک حیوان یک بز یا یک گوسفند حتی مرغان وپرندگان زودتر احساس میکنند تا ان مردم نادان که به دنبال تو دویدند وترا آنقدر بزرگ کردند که امروز ترکیدی حال آن تاج بزرگ که روی شانه مردان و عمله های بردگی حمل میشود روی ان ضریح میچسپبد اما من مطمئن هستم و بخوبی میدانم که تکه ها پیکر بو گرفته تو واطرافیانت نصیب سگهای گرسنه خواهد شد بخوبی این را میدانم واز صمیم قلب ارزوی  آنرا دارم که آن جوانان پیروز شوند اگر یکی را بکشی چهار نفر بلند خواهند  شد این را بدان شرم اور ترین ورو سیاه ترین دیکتاتور قرن با پشتوانه همان کشورهایی که مثلا تو پشت به آنها کرده ای ننگ بر آنها بادونفرت برتو .

بر درختی نشسته  ساری چند / چند سار  است بر درخت بلند ؟  / زان  سپاهی که مختصر گیرند /  آسمان پر شود چو پر گیرند./ 

جان خورشید  بسته درشیشه است /  شیشه از نازکی  دراندیشه است / چون پیامی بود که آوردند/ همه به خورشید بر میگردند.

 آری ملت ایران از تاریکی های جهل وخرافات  بیرون امده به سوی خورشید میرود  ملتی که میرزا اقاخان کرمانی را پشت سر داشته است / خیام را وفردوسی را پشتوانه دارد  تو چه داری ؟ غیر ازچند کلامی بیهوده ونامرغوب آنهم با زبانی بیگانه .. 

پیروی از آن ملت ایران است . این را میدانم اگر چه مرده باشم آن روز نیز سر از خاک بیرون اورده فریاد برمیدارم  " پاینده  باد ایران جاوید باد روح شهریاران ایران زمین ودرود بر نسل جوان پاسارگاردی ما !پایان 

ثریا / اول ماه آگوست 2021 میلادی .

هیچ نظری موجود نیست: