پنجشنبه، تیر ۲۴، ۱۴۰۰

معصومه ای دیگر

ثریا ایرانمنش " لب پرچین " اسپانیا 

برواین دام بر مرغ دگر نه / که عنقارا بلند است آشیانه 

هرکسی را بخواهی فریب بدهی من یکی فریب ترا نمیخورم واز روزاول نیز سر مخالفت با تو و.هوادارانت برداشته ام چرا که میدانم کجا دوره دیده ای وچگونه بازی را بلدی ایکاش میرفتی در برادوی وآرتیست میشدی شاید جایزه اسکاری هم نصیب تو میشد . 

خداوند هیچکس را به زوال عقل دچار نکند . در گذشته بانویی دراین شهر زندگی میکرد که روزی برو وبیای وخانمی داشت حال با بافندگی  اموراتش را میگذراند ودخترش ماهی پانصد دلار برایش میفرستاد . روزی هراسان به نزد من آمد وگفت همسایه ها میخواهند مرا بکشند ! پرسیدم چر ا همه که با شما خوب هستند .گفت  نه ! میخواهند مرا بکشند چون من دلا دارم دلار وآنچنان این دلار را محکم ادا میکرد گویی مخزنی از طلا دارد ! پرسیدم از کجا میدانند شما دلار دارید ؟ مگر از طریق بانک پولتان تبدیل نمیشود ؟ گفت چرا  برای همین هم هست که میخواهند مرا بکشند حال دخترم با سازمان اف / بی / ای / در امریکا تماس گرفته وآنها گفته اند نگران مباش ما برای محافظت مادر شما مامور به آنجا میفرستیم !......اینجا بود که دیدم طرف بدجوری قاطی کرده وبدجوری دچار زوال عقل شده است .گفتم خوب است اقلا اف بی ای تا این ده کوره می اید تا ازپانصد دلار شما محافظت کند !.

حال نوبت معصومه خانم است  شاید درانتظا ریک ضریح طلایی دریک از دهات رشت است تا برایش بسازند ومردم به زیارت او بروند ویا شاید  درپشت توالت کاخ سفید دوستان گلو بالیستی اش یک بنای یاد بودی برایش بر پا کنند  وشاید مردم اورا نجات دهنده وژاندارک ایران بدانند . 

زنک ! مگر اف بی ای بیکار است که به دنبال تو بیاید  آن مردان دزد وشرورو قاچاقچی را گرفتند برای جرم دیگری تو هم خودت را فورا با یک کلیپ مسخره به انها چسپانیدی ودر آن کلیب به زنی که مثلا مادر یک کشته فرزند بود نفهماندی که حد اقل درست گریه کن ومصنوعی زیر چشمی به دوربین  گریه سر نده وآن پیرزن خندان در بغلش  حظ میکرد  مارا  چی حساب کردی  خر ؟ یا پولی ووجهی تازه رسیده تا دوباره تو مهره سوخته را جان بدهند ودوباره عده ای را به کشتن بدهی همان چهار شنبه سفیدت چند دختر بیگناه را به زندان وراهی طناب دار کرد  حال جیم الف دچار درد سر شده ودوباره ترا علم کرده است کشتن تو از کشتن یک گربه هم اسان تراست چرا ترا بدزندند  همانجا مگر نمیشود  یک کارددرون شکمت بکنند؟ حتما باید یک قایق پرسرعت بگیرند وترا به ونزولا ببرند ؟! چرا به ترکیه نبرند یا به عراق ؟  آخ  !!!ما مردم تاکی میخواهیم فریب این موجودات پلید را بخوریم این کرم مرده چگونه  یک هفته شرو شور به پا کرد <ان تلویزونهای دست نشانه نیز اورا تا عرش اعلا بالا بردند . پشت یک پنجره  خالی نشسته پرده را کنار میکشد ویک ماشین پلیس که چراغ میزند نشان میدهد ومیگوید پلیس مواظب من است !!! واف بی ای خانه مرا عوض کرده است !!!!

من دراین ده کوره مجبورم تنها زندگی کنم  بچه ها به سر خانه وزندگیشان رفته اند پلیس دستگاهی درخانه ام گذاشته با یک تکمه  نامریی / هنگامیکه میروم روی بالکن تا باغچه را اب بدهم میدانم درانسوی خیابان درپشت پنجره ها ی سفید شده دوربین روی من ذوم است ودرطرف چپ وروبرو نیز دو دوربین روی بالکن خانه من ذوم است ...نه به خاطر آنکه من آنچنان عزیزکرده ویا صاحب شخصیتی هستم خیر آنها تنها ازیک شهروند تنها ی خود محافظت میکنند ومیدانند که دستی به قلم دارم وچه بسا روزی فربانی شوم با انکه سعی دارم  مراعات خیلی چیزهارا بکنم  اما میدانم از چهار طرف من زیر نظر انها هستم وهمسایه  من نیز یک پلیس گارد است چسپیده به دیوار خانه ام ! نه دلار دارم نه طلا دارم ونه فرشهای گرانبها  وابریشمی درون اطاقم پهن است تنها آنها از یک شهروند تنهای خود مراقبت میکنند بچه ها هم هرروز تلفن میکنند وهرکجا بروند آدرس میدهند من از چیزی یا کسی واهمه ندارم سالهاست که تنها زندگی میکنم اما همین دستگاه بالای سرم بمن قوت قلب میئدهد وآن دکمه نامریی که برگردن دارم .

دیگر مارا فریب نده حضرت معصومه خانم مایکی کف دست ترا تا آخر خوانده ایم حال اگرمرحوم پرو.یزکاردان از شما خوشش میامد وشمارا به عرش میبرد چیزدیگری است ویا اگر مردی از شما خوشش می اید وشما را زیبا میبیند درانتظار لطف شما ست آن بحثی دیگر است .

این مهره سوخته بوی کباب وگوشت تازه را احساس کرده واین بازی جدید را به راه انداخته است   مارا ز سر بریده میترساند  خودش درمحفل عاشقان  آن آدمخواران خوب رقصیده حال آب توبه بر سر  ریخته  پا روی مین گذاشته است .

اینرا نوشتم تا هموطنان عزیزو نادان  من فریب این نیرنگ وبازی جدیدرا نخورند وبه مبارزه خود بر علیه آن آدمخواران وازادی ایران زمین ادامه دهند بقیه اش به خود او  وتختخوابش  مربوط است .

> پایان 

ثریا / 15/-7/2021 میلادی !
 

هیچ نظری موجود نیست: