" تنها دوستان وفادارش همین سگها بودند "...............................................
ثریا ایرانمنش " لب پرچین " اسپانیا !هر دوست که دم زد ز وفا دشمن شد / هر پاک روی که بود تر دامن شد /
گویند شب ابستن .این است عجب / کو. مرد ندیده از چه آبستن شد /؟
حال پس از چهل سال که یادشان امد شاه که بود وچه کرد وچه بهشتی برایشان ساخت تازه ادعا دارند " او .که بیمار بود چرا نماند قهرمانه درمیان ملت خو د بمیرد ؟!!! ملت داریم تا ملت وقهرمان شناس دارم تا زر را از مطلا تشخیص دهد این ملت همان جواد ضخیم است که طلب جناره اورا میکرد تا بخورد این ملت آنچنان دچار شور وهیجان شده بود که حتی از خانواده های نسبتا مرفه نیز به دامن مجاهدین ومسعود آویخته بودند بعلاوه همه که ایرانی نبودند از فلسطین و یمن و عراق و سوریه قاتل وادمکش آورده بودند ملاها نیز در زیر ردا وعبای خود تفنگ حمل میکردند برنامه ها از پیش ریخته بود هایزر اماده که یالا ! طیاره حاضر است بختیاررا برای ورود آن شیطان وکنسل کردن ساواک و بهمر یختن ارتش آورده بودند خوب میدانستند به چه کاری مشغولند - شاه هم خوب میدانست که تکه بزرگش گوش اوست بعلاوه آن جادوگر درکنارش بیشتر از همه خطرناکتر بود حال پس از چهل واندی سال طلبکارید که چرا نماند و در ایران تکه تکه نشد وزیر پاها و چکمه های آن نامردان خونش به چاه فاضل اب نریخت ....نه ملت ما ملتی نیست که بتوان به آن اطمینان کرد نه به دوستی اش ونه مهربانی اش ونه حتی و به دشمنی اش.
او رفت . رهایش کنید درکنج مسجدی تنها افتاده بانویش وبا زماندگان درکنار گلو بالیستهای جهانی همانی را که شاه پیشبینی کرده بود دارند خوش میرقصند . رهایش کنید از نوه ها وپسر او بپرسید چند بار به مزار پدرش سر کشید تنها دوستداران وآنهاییکه باو وفادارند مسجدرا میروبند خاک مزار اورا پاک میکنند وگلهای پلاسیده را تعویض مینمایند ودراینسوی جهان جناب اجل ریاست جمهور فرانسه پس از قرنها برای زیارت قبر ناپلئون بوناپارته رفته و بر سرمزارش دعا خوانده است !!!! حتی این دوستداران که فریاد میکشند شاه برگرد همت به خرج ندادند یک بارگاه درخور خدمت های بیکران او برایش بسازند نشستند وچرند بهم بافتند وسکه جمع کردند سکه ها حا ل شده استیکر !!!!!واز مقبره او بعنوان یک جایگاه توریستی بهره برداری کردند بانورا نیز به جلوانداختند تا مظلوم وار خودی نشان دهد بیوه قرن بیوه ابدی !!!!
همه احمق نیستند وهمه /کم وبیش میدانند که چه دستهایی درکار ویرانی آن سر زمین وان پادشاه محبوب بود .ای کاش آنقدر ثروت داشتم تا برایش بارگاهی از طلا میساختم وهمه چراغهای را الماس امروز حتی قادر نیستم برای زیارت مقبره او بروم تنها عکس ـآنرابه یادگار نگاه داشته ام .
ای که در دلق طمع طلبی نقد حضور / چشم خیری از بی بصران میداری
گوهر جام جم از کان جهانی دگر است / تو تمنا ز گل کوزه گران میداری
مگذران روز سلامت به ملامت حافظ / چه توقع ز جهان گذران میداری
پایان . ثریا / 09/05/2021 میلادی . برکه های خشک شده /
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر