دوشنبه، فروردین ۰۲، ۱۴۰۰

کیوان ستاره بود

 

ثریا ایرانمنش " لب پرچین " 

این تیتر واین اشعار متعلق به هوشنگ ابتهاج متخلص به  " ه. . الف. سایه" میباشند که پس از  شکست خوردن در انقلابب شکوهمندشان سرودند با آنکه هیچ ایرادی به اشعار ایشان ندارم وگاهی از آنها استفاده میبرم  اما حاضر به اعتراف شکست خود نیستند مانند اسمعیل وقا یغمایی حد اقل تاریخ را کاوید وآنرا برای ما نگاه داشت واعتراف کرد که راه را اشتباه رفته  او وهمراهانش .

ما از نژاد آتش بودیم !   " عجب " 

همراه افتاب بلند ما / با سرنوشت تیره خاکستر / عمری میدان کوره بیداد سوختیم / (" در آن زمان ایشان ریاست کل  سازمان رادیو  وموسیقی را بر عهده داشتند " )

او چون شراره رفت / من با شکیب خاکستر ماندم 

 کیوان ستاره شد  / تا بر فراز  این شب غمناک  / امید روشنی را با ما نگاه دارد !

کیوان ستاره شد  تا بگوید  / آتش ! آنگاه آتش است که  در درون خود بسوزد  !  / وین شام تیره برفروزد 

من درتمام این شب یلدا / دست امید خسته خودرا  / دردستهای روشن او میگذاشتم 

من درتمام این شب یلدا  / ایمان  افتابی خودرا !!!  / از پرتو  ستاره او گرم داشتم 

کیوان ستاره شد /  با نور زندگانی کرد / با نور درگذشت ..........تاریخ سرودن 1358 حجازی !

زیاده عرضی نیست به جز سلامتی این قشر توده اسلام زده که ملتی را به خاک وخون کشیدند  سر زمینی را بباد فنا دادند با پشیبانی شهربانوی عزیزشان که رویای  سلطنت  را درسر میپروراند با آن کاسه طلایی که برسرش نهاده بود .

وسر انجام هم آخرین خنده بلندرا از طریق بلندگلوی  حضرت ولایتعهدی به گوش ملت فلک زده رساندند شاید اگر کمی سنشان کمتر بود خودشان  پایه های تخت سلطنت را  پیچ ومهره کرده وبر روی ان تکیه میزدند .! اقسوس دیگر رمقی نیست . شاید نورشان بر تاریکی های پیروز شود !!!

باید دید بزرگتر ها چه تصمیمی گرفته اند  تجزیه بهتر است  یا یک پارچگی کدام بیشتر منعفت دارد ؟!ث

پایان / ثریا  ایرانمنش / 22/3/2021 میلادی برابر با سوم فروردین 2580 شاهنشاهی !

هیچ نظری موجود نیست: