یکشنبه، آذر ۱۶، ۱۳۹۹

برزخ

ثریا ایرانمنش " لب پرچین " اسپانیا 

-------------------------------

برزخ جایی است بین بهشت وجهنم  - جایی که هم میسوزی وهم  در دریای  ابی میتوانی  اب تنی کنی وزخمهارا بشویی .

عدهای درجهنم خود زندگی میکنند بی آنکه بدانند وعده ای دربرزخ  بهشت یک رویاست ! 

اینجا که منم گویی در همان بهشتم در میان همه انهایی که دوست میدارم ودوستم میدارند خالی از هر کینه ونفرتی  اینجا که منم حریم رحمت الهی است . خورشید را زندانی نکرده اند ( هنوز ) !  اینجا که منم کسی عکس رخ محبوب ر را درجام رویاها نمیبیند بلکه  درحقیت راه میرود .

میل ندارم بنالم . راه رفتن برایم سخت شده  اما فرشتگانم  در اطرافم اطاق را وخانه را غرق نور وروشنایی کردند با چراغهای الوان و کاغذ های رنگین وشمع وشیرینی تا سالی را برایم با شادی به ارمغان بیاورند .

 اینجارا میتوان بهشت نامید جایی که بی ریا ترا دوست میدارند ودرانتظا رمیراث تو نیستند میدانند غیراز مقدرای کاغذ ودستخط چیزی برایشان باقی نخواهی گذاشت  اما انها ازجان ودل  دست به یکی کرده ومرا فرشته وار محافظت میکنند .  اینجا نه تنها زبون تر وخار ترا از سر زمین من نیست بلکه بالاتر است  مهرباین انها بی  اجر.  مزد است یا هستند ویا نیستند ریا کاری ندارند . 

دراینجاست که از دور به افق مینگری ووهمه چیزرا درست میبینی نه وارونه  مانند سحری که درخود خفته ای .  نشاطشان طبیعی وخشمشان راستین است بوی افیون را نمیشناسند ودرخون کبوتری نالان نیستند مردمانی محکم  واستوارند .

نمیدانم نامشرا چه بگذارم تنها از فرزندانم سپاسگذارم  خیلی هم  سپاسگذارم وچه بسا مدیون مهر ومهربانی  انها نیز باشم .

عمر پایان یافت وما !

در سبزی کهن مهربانی آمرزیده شدیم 

پایان 

با سپاس ازهمه فرزندانم ونوه های شیرینم / ثریا 

یکشنبه ششم دسامبر 2020 میلادی 



 

هیچ نظری موجود نیست: