چهارشنبه، دی ۰۳، ۱۳۹۹

آخرین گفتار

ثریا ایرانمنش ، لب پرچین ، اسپانیا


با سته شدن راهها با بسته شدن کلیساها با بسته شدن نفس ها دیگر نمیتوان در انتظار هیچ معجزه ای بود  دیگر باکره ای در جهان نخواهد ماند وزنان نرینه  تنها تختخوابهارا برای مقاصد شخصی گرم نگاه میدارند ،

ما روز ها را در نور خورشید دیدیم  

واز نربان آن بالا رفتیم  روزهاییکه لبریز از سنکلاخهای عادی   زود گذر بودند . امروز دیگر  آن روزها را نخواهیم دید شمع ها بیهوده میسوزند و درختان بیهوده به آویز های رنگی خود مینگرند . آن  روزها  شادی گم شدند  بوسه ها روی لبها مردند روزهایی که تنها از باد وباران ‌واهمه داشتیم امروز از فریب ها  میترسم  در یک تنهایی خوفناک  از  روزها بیهوده.  به شب میرسیم بی آنکه بدانیم کجاییم  بسوی توهمات خود  چسپیده ایم  ایکاش می‌شد به زمین چسپید  با ریشه خود با ساقه  های براق  ایکاش بادی میو ز ید ومارا حرکت میداد .

.

بهر روی عید ومیلاد حضرت مسیح وسال نو برای همه مبارک باد  

 همراه با بهتربن آرزوها 

ثریا ، اسپانیا 

بیست وچهارم دسامبر  دوهزار وبیست 💕💕💕💕💕💕💕ا 

هیچ نظری موجود نیست: