شنبه، آذر ۰۱، ۱۳۹۹

کدام حق؟

 دردنامه / ثریا ایرانمنش / " لب پرچین  " اسپانیا 

امروز روی سخنم با شما اقایانی که برای آینده من ودنیا ی من  نقشه کشیده اید  به چه حقی میخواهید زندگی را ازمن بگیرید ویا از خانوادههای دیگر اگر عده ای احمق دور وبر شما با باورهایشان  نشسته اند من یکی فریا دمیکشم شما حق ندارید زندگی را که دیگری بمن بخشیده از من بگیرید بخاطر هوسهایتان وعقده هایتا ن .

شما حق ندارد مارا زندانی کیند بیما رکنید  واکسن بزیند    زیر پوست ما مانند حیوانات چیپ بگذارید  بعد هم نام مارا توطئه گرا بخوانید  ما انسانیم نه حیوانات دست آموز شما با  ابرهای پراکنده شما !

شما ستمکاران  میخواهید  جمعیت را کم کنید واربا ب دنیا شوید این کره ابی وزیبا متعلق به همه زندگان است اعم از چرندگان وجویندگان شما حق ندارید مارا محروم کنید اب را گرفتید نانرا گرفتید زمینها را گرفتید نفسهارا گرفتید چه کسی بشما این حق را  داده است ما خداوندی داریم که مارا بوجود آورده واو خود میداند با ما چگونه رفتار کند اگر بیمار شدیم شما مارا بیمار کردید اگر مردیم شما ماارا کشتید جنگ راه میاندازید بیماری بین مردم میفرستید  در آب وزمین وهوا دست برده اید بعد هم مردمرا درخانه هایشان زندانی میکنید مگر شما کی هستید این قدرت پو.شالی شما به یک شب بند است به یک سیل یاطوفانی یا زلزله  شما حق ندارید درمورد من تصمیم بگیرید ویا درمورد خانواده های ما  

پولهای آلوده  کثیف  خودرا بر دارید وبه کرات دیگر بروید زمین مارا بما پس بدهید دنیای زیبای امارا به لجن آلودید  مارا با خدای مهربانمان تنها بگذارید نه با دیوانگان زنجیزی .

 بس کنید  بس کنید بس کنید  من میل ندارم برده شما باشم من صاحب خودم هستم صاحب تمام اجزا پیکرم اگر گروهی الاغ با پولهای کثیف شما خریداری  شده اند   شما وبه دنبال شما پار س میکنند دلیلی ندارد من باورکنم شمادشمن بشریت هستید نام شمارا نمیبرم اما کم وبیش همه میدانند که شما جانوران  از کدام قبیله وریشه برخاسته اید واز بطن چه زنانی بیماری بیرون جهیده اید.

نه شما حق ندارید حدای من مهربان است واز او خواسته ام دست شمارا کوتاه کند وخواهد کرد خیلی زود.

ثریا / اول اذرماه 1399. 21 نوامبر 2020 میلادی

هیچ نظری موجود نیست: