چهارشنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۳۹۹

قانون اساسی!

ثریا ایرانمش " لب پرجین " اسپانیا !
-----------------------------
واعظان کاین جلوه در محراب ومنبر میکنند 
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند

روی سخنم باشما جناب امیر عباس فخر آور !
تا امروز هر جه را که گفتید وهرچه را نوشتید ما  در غربت از قرط بیکاری ودلمردگی آنهارا یا خواندیم ویا گوش دادیم  آوایی بود که نه تنها بر دلها ننشست بلکه دلهارا نیز زهر آگین کرد وغبار آلوده .
امروز شما دست بسوی  تاریخ ایران برده اید  واین حق را ندارید که یک تاریخ را ویران سازید وازنو بنویسید مگر انقلاب فرانسه دست  در قوانین جاریه خود برد هنوز قانون زمان ناپلئون نه تنها بر جامعه فرانسه حاکم است بلکه کشورهای دیگر نیز از روی آن قانون اساسی خودرا نوشتند ومو بمو اجرا میکنند .
قانون اساسی یک کشوز  کشوی مملو از آجیل کهنه نیست که آنهارا دور بریزید ویک برگ کاغذ دیگر درون  کشو بیاندازید به میل خود وبا چند  لشکر مجازی خود !
اسناد تاریخی وتاریخ یک مملکت مانند  ستارگان بر آسمان چسپیده است واقمار   آن شما نمیتوانید یک یک را از اسمان فرود اورده کاغذ رنگی بجای آن بچسپانید > مطلق پر ستی درایران  سالهاست که حضور داشته وهمیشه یک نفر باید در مقام  بالایی حضور میداشت  حال اگر امروز این بیگانگان نام جمهوری را الوده ساخته ویک طویله راه انداز ی کرده ودرونش را لبریز از گوسفند وگوساله کرده اند دلیل بر آن نیست که بتوان سنتها وقوانین یک سر زمین دیرین وبا سابقه را ناگهان بهم ریخت وچیزی دیگر نوشت وبه دست انها داد.
در دبیرستانهای آن زمان ما - قانو ن اساسی یک درس بود  وما آنرا میخواندیم ومیدانستیم که باید  به قانون احترام گذاشت بعدها تاریخ البته قانون اساسی ما متمات زایدی رابه آن سنجاق کردند که البته ما به آنها چندان توجهی نداشتیم ونداریم  و... وسپس  ویرانگران  آنرا از بین بردند  تاریخ منحوسی را بر آن سر زمین تحمیل کردند انها میل دارند تاریخ را از دوران صفویه بنویسند وایران  قبل از آنرا  قبول ندارند وشما نیز با انها دارید همکاری میکنید - البته قانون اساسی ما همیشه درگرو ملاهاواخوند ها بوده مانند همه جای  دنیا ادیان باید حکومت الهی خودرا به نوعی بر جامعه تحمیل ویا آنرا تزریق کنند اما درنهایت یک قانون بوده واز بدو مشروطیت ما به آن احترام گذاشته ایم زایئات را برداشته ایم پوسته را نگاه داشته ومغز را دیده ایم حال ناگهان قانونی از راه برسد آئهم درکنج یک خلوت یا درمیان چند نوکر انگلو ساکسونها که هدفشان غیراز ویرانی وتاریخ ایران . پارس  بزرگ نیست  . 
شما چرا ان گردن بندرا بر گردن آویخته اید آن نماد پارسیان است دستبند را نیز به دست میکنید برای ره گم کردن  اما گفته هایتانبا رفتارتان نمیخواند  حال تازه متوجه شدم که چرا دیگران  شمارا " متوهم" میخوانند !.
شما کاره ای نیسیتد که قانون اساسی بنویسید وآنرا بخواهید به ملت ایران تحمیل کنید بهتر نیست به همان مسجد برگردید وقران تدریس کنید وتفسیر بنویسید .
روزگار ی آنچنان دل به گفته های  شما سپرده بودم که از شما یک قهرمان ساختم وامیدی برای دلهای دردمند سر زمینم اما با تحقیقاتی که کردم وکشتن جوانانرا به راهنمایی شما دانستم شما تنها عمامه ندارید  وزلفهایتان پریشان است  وبس .

سنت یعنی میراثی گرانبها  که از نسلهای پیشین  باقی مانده است  وجه تمایز  جامعه انسانی  واجتماع 
حیوانی درهمین نگاه داشتن میراثها است  بخوبی میدانم که درقانون اساسی ما مشگلات زیادی هست ومتممی که آن ملای احمق وبیسواد مجلسی برآن  اضافه کرده میتوان آنرا ترمیم کرد نه بکلی آنرا دورانداخت ودست پخت شمارا نوش جان کرد /

شاید بدانید که برای انسان دونوع وراثت وجود دارد یکی وراثت بیولوژیکی یا نطفه ای  ودیگری وراثت تجربی  که بوسیله اجدادمان ودر کنار همان سنت ها شکل میگیرد این حقیقت غیر قابل انکار است که  بشر  بر خلاف سایر موجودات  در پیرامون خود  یک ارثیه یا میراثی نیز برجای میگذارد  یک سر مایه اجتماعی مرکب از عادتها  وسنتها وتجربه ها / متاسفانه دراین چند سال اخیر تجربیات تلخی جای آن سنتهای خوب وباشکوه ما را گرفته است وودیگران نیز ازاین اب گل الوده مشغول ماهی گیری هستند هرکس ماهی چاق تری را گرفت برنده است  یک مسابقه بین آن شیادان که با اوردن خاندان پهلوی ومصاحبه کردن با انها بر روی آن مردان بزرگ وروحشان که مانند شیشه اشت خش بیاندازند چیزی عایدشان نشد حال شما مشغول چراندن جوانان در چراگاه خویشید > متاسفم  این بار بازنده شدید ودرامتحان آخرین رفوزه. عمرتان پر بار ! ث
زتند باد خوادث نمیتوان دیدن 
دراین چمن گلی بوده  است یا یاسمنی 

ا زاین سموم  که بر طرف بستان گذشت 
عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی 

مزاج دهر تبه شد  دراین بلا  حافظ
کجاست  فکر حکیمی  ورای برهمنی !/
پایان 
ثریا ایرانمنش . اسپانیا   05/13/2020 میلادی برابر با 24 اردزیبهشت 1399 خورشیدی!