شنبه، اردیبهشت ۰۶، ۱۳۹۹

دلنوشته

ثریا ایرانمنش " لب پرچین" اسپانیا-
--------------------------------
خبری در راه هست  وخبرهایی در سر زمینهای دروغین که هیچگاه  نامی بلند آوازه نداشتند .
   وعده ای ازا آنها از قعر دریاها واقیانوسها بر آمدند وما  وسر زمنیمان کم کم به دریاها فرو شدیم نه برای یافتن در وجواهر بلکه برای مردن .و دفن شدن .

خبرهایی درراه است به زودی وارد دنیای جدیدی خواهیم شد دنیایی که حتی درون تختخوابها ئ ولحافهای پهن شده روی زمین نیز در امان نخواهیم بود وهمیشه چشمانی نامریی مارا خواهد پایید . چرا ؟ 
دلیل اینهمه ترس ووحشت سران بزرگ ومجمع عمومی آنها ازچیست ؟  ثروتشانرا اندوخته اند حال همه دنیارا میخواهند همه را یکجا  چماقداران وتبر به دستانشان درسر تا سر دنیا مارا دنبال میکنند .

دیگر فردا روزی برای ما نخواهد بود  مادر درگوشه ای با دهانی بسته  فرزندش را که او  نیز دهانش بسته است در بغل میگیرد وبرای امروز اشک میریزد اول با ماسک دهانرا می بنند وسپس با سیماب /

خبری درراه است خبری وحشتناکترا ز این بیماری رها شده دربین انسانها وکم شدن جمعیت عدد 22 را همیشه بخاطر بسپارید وصلیبهای وارونه را وان مردی که امروز بصورت یک نوزاد درکنج کلیساها زیر گرد وغبارها فراموش میشود اما عصای موسی از طلای ناب از سقف آسمان اویزان خواهد شد آسمانی دروغین با ستارگانی دروغین .

بر چشمان عاشقان طلا پرده کسیده شد وبردگان درآنسوی  دیوار به کار مشغولند  سرمایه های تجارت وضیافتها باید محفوظ بماند  دهانترا خواهند بویید وخواهند بست وچشمانت را  نیز تنها دستهایت کار خواهند کرد آسیاب را باید بچرخانند تا آرد  برای پختن نانهای شیرین وگرم آنها آماده شود وآشپزخانه تنورش گرم .

 خبری دیگر درراه است .
دیگر اه کشیدن برای آن _ دیار اهورایی  بی فایده است  دیگر اندیشیدن گناه بزرگی است . وآن وادی ولادت نیز گم میشود دیگر کسی نمیداند درکجا  زاده شده وبه کدام شیشه فرو میرود ویا نبدیل به  چه موادی خواهد شد.؟!.

خبری دیگر درراه است - خبری دردناکتر از تمام خبرهای زمانه ..
دیار اهوارایی دیگر کمتر از بازار برده فروشان نخواهد بود  وآفتاب برای همیشه درآنجا غروب خواهد کرد  آفنتاب را نیز از ما دزدیدند به کمک قداره داران بی مغز وتربیت شده که آتش به گیسوان زنان زدند وزیبایی را در میان غبارهای پلید پنهان ساختند  .

مادر دیگر همان ماشین جوجه کشی خواهد بود  ودرسن چهل سالگی به درون شیشه آزمایشگاه انتقال پیدا میکند دیگر ماد ربرگ بودن افتخاری نیست مادر بودن نیز حرمتی ندارد .

خبری دیگر درراه است خبری دردناکترا روزقیامت وپل سراط دروغین وپیامبران دورغین  ودنیا تبدیل میشود به زنده بگوران  وهمان قرن وحشت بادیه نشینان .

عمر آن دود که در صحبت دلدار گذشت 
حیف وصد حیف که ان دولت بیدار گذشت 

آفتابی زد وویرانه دل را  روشن کرد 
لیک افسوس که زود از سر دیوار گذشت 

بلبلان راهمه پر ریزد وریزند ز شاخ 
گر بدانند چه بر سر مرغ گرفتار گذشت....." عماد خراسانی "

وخواها گذشت ومیگذرد .باید بیداربود.
پایان 
 ثریا ایرانمشن / 25 آپریل 2020 برابر با ششم اردیبهشت 1390 خورشیدی!