جمعه، اسفند ۲۴، ۱۳۹۷

و.....خدا زن بجا آفرید !

ثریا ایرانمنش « لب پرچین » !
--------------------------------
در کتابی  که میخوانم  خانواده  هفت پسر دارند وتنها یک دختر وهیچ توجهی بایند دختر نمی نمایند  اورا  درهیچ وضعی ببازی نمیگیرند او یک عنصر زیادی است که بدون دم به دنیا آمده است ! واز دست مادر وپدر خارج شده حال باید همه نوع فدا کاری بکند ودرگوشه ای برای سرنوشت خود اشک بریزد !تنها کاری که میتواند  انجام دهد وتنها مرهمی که میتواند بر زخمها یش بگذارد ! .
خوب این کار خدا بود که این دختر  به دنیا آمد !!!

فوئر باخ   خدارا چنین تعریف مینماید :
|خدا نامی است  که انسان برای بالاترین   قدرت  ذات ، بالا ترین درجه  حس وبرترین  درجه فکری  قايل شده است !|

واین تعریفی است که ماتریالیستها   در قرن نوزدهم  آنرا بیان داشته اند  اما ولتر  نویسنده ومحقق آلمانی   نوعی دیگر این قدرت لایزال را بیان میدارد ! 

در زمان  حکومت آرکادیوس  مردی یونانی  بنام لو گو ماکوس  که از قسطنطنه  به توران  رفته بود در پای جبال  قفقاز  بدیدار «  دند ینداک »  رفته بود  اورا به همراه  خانوداه اش درحال نیایش دید  بر آشفت  وگفت : 
ای بت پرستان  شما چه میکنید  ؟ \دندیناک پاسخ داد ما بت پرست نیستیم  و لگوماکوس گفت ، حتما  باید بت پرست باشید  چون یونانی نیستید  بعلاوه این |آوازهای دسته جمعی  بیمعنی  چه بود  که میخواندید ؟  بگذارید ببینم شما آیا به فرایض دینی  آشنایی دارید ؟ 

دندیناک  د رجواب گفت  خدای قادر متعال بجاست وما هرچه داریم  از اوست ! 
لوگوماکوس پرسید « برای یک وحشی  این درجه فهم وشعور بد نیست اما ازخدایتان چه میخواستید ؟ »
از  او برای نعمتهایی که بما ارزانی داشته وحتی بلاها ومصايب روزگار مارا دارد  با آن آزمایش میکند  ما سپاسگذاری میکردیم !!! چیزی از اودرخواست نکردیم  او خود بهتر  میداند  که ما چه میخواهیم گذشته ازاین ما میترسیم از وی هوای خوب طلب کنیم  درحالیکه همسایه ما ا زاو باران خواسته است !!!!
لو گو ما کوس گفت : 
من درانتظار چنین پاسخ احمقانه ای بودم  حال بگو ای مرد وحشی ! آیا آوای اورا شنیده ای ؟  بتو گفته است که من هستم ؟ ؟ .
دیدیناک  گفت آری در طبیعت ما اورا میبینم  وتصور ما از خدایمان این است که درازای اعمال خوب  پاداشی نیک  بما میدهد  ودربرابر اعمال زشت مارا تنیبه میکند ! 

لوگوماکوس گفت ای مرد بیشعور  آیا خود  در محل است  یا درخارج  محل ویا درهمه جا ؟ 
ای نادان  ایا خدا میتواند عصایی بسازد  که فاقد انتها  باشد ؟  آیا آینده  مارا   میبنید ویا درزمان حال  هستی را ازنیستی  بیرون میکشد  وچطور هستی را نابود میکند ؟ ......
این داستان طولانی است  گرچه ولتر طبعی  شوخ داشت  اما در زمان او هنوز  مطالعات  آنتریو لوژیک درمراحل ابتدایی بود .
بشر همیشه ترسیده است از باد وهوای طوفانی واز تاریکی وظلمت بنا براین باید قدرتی مافوق  قدرتها بیافریند واورا سپاس وستایش کند تا بتواند درامان باشد  .

زندگی بشر  از نظر تاریخی  به سه دوره تقسیم شده است  : عصر هجر / عصر برنز /  وعصر آهن  وما اکنون درعصر آ|هن  وتکنو لوژی پیشرفته  زندگی  میکنیم  اما چشم به دنبال عصر هجر داریم ومن دراین فکرم اولین بار آن خدایی که بین دو آفریننده خود یعنی  زن ومرد تفاوتی بزرگ گذاشت کی وچگونه بود ؟ چرا تنها مرد چون یک دم دراز بجای آنکه از پشت سرش برون بزند در جلویش قرار دارد اورا مامور زندانی کردن زن ساخت ؟ .
واین خدا برآی آنکه  تنها نباشد سکرتری استخدام کرد وسپس کارمندانی که از طرف او به روی زمین پرواز کنند ؟؟!!

اولین بار گمان من بر این است که در تاریخ یهود این اتفاق شکل گرفت زن پنهان شد موهایش زیر پارچه ای کلفت رفت وعشق وازدواجش نیز میبایست با واسطه پا انداز ها  ویا هما ن« مچ میکیر » باشد  وهنو زهم این جدال  بین طرفدارن فروید ومارکسسیتها وکمونیستها  ادامه دارد  .

انسان چه از بهشت رانده شده باشد وچه  در نتیجه تکامل  از پستی حیوانات  طی میلیونها قرن  بوجود آمده باشد  وشکل انسان کنونی را بخود گرفته است  لاقل باید شعور خودرا نیز بالا ببرد وبداند که خود حاکم بر سرنوشت خویش است نه دیگری وپناه بردن به جادو ودعای ورمل واصطرلاب کاری احمقانه است  اعمال ورفتاری که امروز از بعضی علمای دین سر میزند  چسپیده به آن ایديو لوژی  های پرشکوه  وعکسها وروایات نه تنها  از انسان عصر هجز  عقب تر رفته بلکه به دوران و به دنبال  حیوانات شبیه انسان درآمده است .
 هنوز تا هنو زاست میان اسکیموها وسرخ پوستان امریکایی همان احکام عصر هجر وجود دارد  وآن قوای مافوق الطبیعه  دربن انسانهای  بدوی  به دو صورت رواج داشته است  یکی اعتقاد به ارواح  ودیگری قبول قدرتی  که جامعه شناسان به آن نام « مانا»  داده اند  کلمه مانا نیز یک لغت بومی  در جزایز اقیانوس آرام  است .

میل ندارم به دنبال کاوش  خاک روبی وکنکاش در تاریخ بپردازم همه اینها را درمغز خود یکجا جمع کرده ام واز من قدرتی ساخت که توانستم جلوی مرد خود بایستم واورا پایین ترا زسطح خودم نگاهدارم وباو واطرافیانش خاطر نشان سازم که چیز ی کمتر که نه بلکه بیشتر از او دارم اوتنها  راه گریستن را میدانست  وراه اقتصادرا \امروز از اینکه میبینم زنان سر زمینم برخاسته اند غروری درخود احساس میکنم  میبینم دیگر برای چند نگین بی ارزش ویا آن آلنگوها که حکم همان دستبندهای زندانیانرا دارد وآنن حلقه که برگوش میکنند بعنوان گوشوار  دیگر تن درنمیدهند  شعور خودرا باز یافته اند وزنانی که کاراته باز شده اند وقدرت بدنیشان از مردان فزونی یافته است . 
این کتابهای مسخره تنها  برای بالا فرود آوردن سطح شعور ما ببازار جهان عرضه میشود کتابهای خوب را جمع آوری ودرموزه ها جای داده اند  .
در هیچ جای قانون الهی ننوشته که زن نیم مرد وامروز حیوانی برای لذت بردن مرد است ! خیر قربان این مرد است که وسیله ایست برای بودن زن ، این زن است که مرد را بوجود میاورد شما مردان حتی قدرت ندارید یک مگس را پرورش دهید !.
درهمین قرن بیست ویکم  متمدن ترین  ممالک دنیا  برای دفاع واز خود وترس  از روان ناسالم خود  از سیاست استفاده کرده  باعث کشتارهای بزرگ  وزجر وآزار  سایر افراد بشر میشوند  هنوز خاطره کوره های آ دم سوز ی وواقعه دردناک نازیسم  وحمامهای گاز  در اذهان فراموش نشده است .
 شیطان  بزرگترین خادم  وسپر بلای  بشریت از زمان زرتشت  تا به امروز بوده است  وبار گناه بشر  وجنایات هولناک  اورا شیطان بر عهده میگیرد  شیطان انسانهارا لبریزاز  تشویش واضطراب واعمال پلید وزشتشان بری میدارد ویا تشویق میکند .
جای نتاسف است که مردم ایران از مفهوم شیطان در دین زرتشت تصور صحیحی ندارند و واغلب آنرا نقطه مقابل  خدا قرار میدهند  درحالیکه چنین نیست .
پور داود  درگاتها  ( سرود مدهبی  زرتشتیان)  چینین مینویسد : 
در سراسر گاتها  اهورا مزدا  یگانه  آفریدگار جهان مادی ومعنوی  است وسر چشمه همه نیکی ها وخوبیها  ، در مقابل  او آفریدگار  یا فاعل شری وجود ندارد خرد خبیث که امروز  بنام اهرمن  نام گرفته  وزشتیهای جهان را باو نسبت میدهند  درمقابل اهوارمزدا نیست  بلکه در مقابل ( سپنتامینو )  است که خردی مقدس میباشد  جهان مادی آمیخته ای است از بدی  وخوبی ، سیاهی وسفیدی  ، تاریکی وروشنایی واز این روست که ذات مقدس اهورا مزدا  از آنچه  انسانرا در طی  زندگانی گرفتار اینهمه زجر وشکنجه  وناخوشی وگزند آزار نبیند  از ساخت او جز نیکی سر نزند  آنچه درجهان زشت است منسوب به خرد خبیث است  ......( سروده گاتها  / ابراهیم پوردادود ) .

خوب آن خدایی  که برای او  عدل وانصاف قائلید  وخوبی ونیکی  چرا باید بین دو موجود آفریننده خود فرق باین بزرگی را قايل شو د؟ آیا خبث وطینیت مردانی با افکار بیمار وناخوش وپلید این حواس را نساخته است  ؟ 
حاظ گرت  ز پند حکیمان  ملالتست 
کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد 
پیر ما  گفت خطا بر قلم صنع نرفت 
آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد« حافظ » 
پاین 
ثریا ایرانمنش « لب پرچین » / اسپانیا / 15-03-2019n میلادی برابر با  ۲۴ اسفند ما ۱۳۹۷ خورشیدی ///
-------
توضیح: بواسطه فرار سیدن نورزو یادگار پاک نیاکان ما ضمن عرض تبریک وتهنیت وآرزوی خوشی وشادکامی / به عرض دوستان میرسانم که  از یکشنبه آینده ، تا  روز سیزده سال نو این وبلاگ تعطیل است . 
تبریکات صمیمانه مرا بپذیرید \با بهترین وصمیمانه ترین ارزوهای خوب /ثریا ایرانمنش . اسپانیا برکه های خشک شده !