جمعه، اسفند ۱۰، ۱۳۹۷

چلو کباب !

اول مارس 
یک دلنوشته کوتاه !
----------------------
ازتربیت وادب وآداب معاشرت ما ایرانیان بخصوص آنهاییکه درخارج میباشند هر چه بگوییم کم است !
گویا هم زده اند به سیم آخر  . 
روز گذشته دخترم تنها برای  چهارروز  رفته بود لندن  تا دخترش یعنی نوه مرا ببیند  هوس چلو کباب میکند  وبه گوگول  تلنگری میزند وردیف رستورانها جلویش  سبز میشوند آنکه ازهمه به آنها نزدیکتر بوده چلوکبابی جناب ( محسن ) است  که صابون همسرش یکبار مرا نیز حسابی تمیز کرده بود !
این بار خوانواد گی همه به آنجا میروند وچون دامادم امریکایی وهمه به زبان انگیسی حرف میزدند به ناچار پسر بزرگم مترجم میشود ودستور غذا میدهد  خانم که مشغول گرفتن دستورات بودند به پسرم میگوید : 
شما چگونه کبابی دوست دارید اینها هرچه جلویشان بگذارید میخورند / چیزی نمی فهمند ناگهان دخترم برافروخته میشود وبلند شده میگوید چی؟ ما چیز ی سرمان نمیشود ؟ خوب هم میدانیم غذای خوب چیست بهترین آشپز شهرمان را درخانه داشتیم ومادرم بهترین  غذاهارا میپخت ! وعصبی ولرزان سر جایش می نشیند چند بار میخواستند برگردند اما سر انجام با وساطت پسرم می مانند حال چگونه آنهاراسر کیسه کرده بود  آنهم بماند . دامادم خورش فسنجان سفارش داده بود  وآنرا پس زده وگفته بود که خورش مامان  تو چیز دیگری است .
باو گفتم عزیزیم اگر میل به غذا ی خوب وتمدن خوب وادب ونزاکت خوب داشتی  ومیل داشتی که بدانی ایرانیان همه اینگونه نیستند .
 درمیان انسانهای متمدن وبا ادب میخواستی  بهترین غذاهارا نیز بخوری میتوانستی سری به ( بهارخانم ) بزنی برادرت خوب آنجا را میشناخت  ! این مردمی که تو دیدی از پایین ترین طبقه اجتماع ما بلند شده اند ولبریز از عقده بهترین  افتحارشان هم این است که مسعود بهنود با لات ولوتهای دیگر به آنجا میرود .
گفت نمیدانستیم بعد کرایه ها بسیار گران بودند هم تاکسی ها وهم آندر گراند ها که بیزار شدم لندن جای زندگی نیست  .
درجوابش گفتم که اما چه میشود کرد دخترک آنجا کار میکند ودرس خوانده وبرادرت دیگر برای همیشه درآن سر زمین مدفون شده است به هرکجا که رویم آ سمان همین رنگ است ما ماهیان بیرون افتاده از آب نصیبمان همین لات وچاقوکشهای پایین شهر  وجنوب شهر است  . دیگر چیزی نداشتم بگویم ومتاسف شدم ودیدم جایم دراینجا امن وبهتر است میان همین مردم مهربان همین اسپانیای خوب  وهمین مهربانی همسایه هاومغازه داران ورستورانها برایم کافی است که احساس کنم درخانه خودم هستم درآنجا درلندن  تنها باید میانجی وواسطه ویا پول حسابی داشته باشی بعد هم با زبان خودشان همان زبان چاقوکشی  ولاتی حرف بزنی وخایه مالی بکنی ما اهل آن نیستیم . ناراحت مباش اما به جناب گوگل هم بنویس این رحمت را از سر. بقیه کم کند . پایان
ثریا / اسپانیا  اول مارس ۲۰۱۹ میلادی