ثریا ایرانمنش « لبپرچین » !
سخنی که با تو دارم به نسیم صبح گفتم
دگری نمیشناسم که بتو آورد پیامی !-----------سعدی
فایده ندارد هیچ پیامی وهیچ گفتگویی هرکسی راه خودش را میرود ُ حال سر انجام حضرت والایتعهدی اراده فرموده اند که بروند واز زیر ساختار !!! شروع کنند ( لابد از چاه چمکران ) وآن خدایی را که بر گردن ملتی زنجیر افکنده از هم بگسلند وخدای دیگری بسازند وخانه دیگری ودوباره آن خانه به دست حریق نابود گردد .
رفقای نا اهل یعنی ؛ مجاهدین خلق: درعراق گوش به زنگ نشسته اند با زنان مردان پیر وازکار افتاده وچند نسل جوان که به آنها ملحق شدند کارشان را خوب اتجام دادند واز برکات عالیه نیز حسابی بهره بردند نسلی را به نابودی کشیدندیعنی نسل پاک ایرانی دختران وپسران تحصیل کرده وبیشتر از خانوادهای افسران وتاجران کاسبان ! برای آن ها تکلیف شرعی وقانونی تعیین کردند وخدایی را ساختند که چون سنگ خارا سخت وسفت بود .
حال این ساختار باید از کدام نسل شروع شود؟ از نسل سید ابوطالب جگرکی یا ابوالفضل قصاب ویا مهرداد اهل کوره پزخانه ؟! .
بعد هم دست تمنا بسوی ارباب که مارا وخانواده مارا محافظت کنید چون ولایت فقیه به دنبالمان هست مردی با پنج زن ! وشهسواری با صد ها هزار لشکر مجازی .وغیر ه که تنها کلماترا از بیخ گلو آلوده کرده به روی همه تف میکنند .
خدای ما که مارا به درون حقیقت میخواند کم کم گم شد چون حقیقت و بی کشش بود یا لااقل برای ما چنین بود ما به دروغ اورادبرصدر نشاندیم وسجده کردیم درحال حاضر خدا درگوش ای از ویرانه های مسگر آباد که امروز شهر ی آباد شده دریک قپل منقل بزرگ آرمیده وهیچ بمبمی نمیتواند اورا ویران کند بندگانش گرد اویند .
چقدر باید فریب بخوریم وفریب بدهیم واز یاد برده یم که ما کشورهای خاور میانه همه عضو کلونی اربابان میباشیم ما خلاصی نداریم ما نوکریم وبرده وبنده از سیاهان افریقا که امروز برای آن رییس جمهور گنده شان شادی میکنند تا آن جناب ریاست ونزوئلا که به زور خودرا بر تخت نشاند تا آن مردک یکدست ونحیف با پیپ آتشین یا گرز خود همه دراختیار دیگری هستیم یا شمال یا جنوب یا شرق یا غرب نوبت اینها که تمام شود وبخاراتشان بخوابد قوم عجوج ومجوج که درحال حاضر اقتصاد دنیارا دردست گرفته اند حاکم میشوند رحم هم ندارند قمه دردست دونیمه میسازند ویا چهار تکه !!
ما به دنبال کدام رویا هستیم ؟ یک رویای بی پایان پرچمی بدون نقش با یک فرش آبی !! پرچمی دیگر با نقش یک جانور و پرچمی با نقش داس وچکش که نخ نما شده است ؟ !
ما درانتظار یک خدایی یک مرد نشسته ایم که ازمیان برخیزد .چون یک رود از البرز اسطوره ای ما فرود آید ودر رگهای منجمد وتنگ شده ما روان گردد .
او دیگر بنده وفرمانبر خدایی نیست که ما اورا نه دیده ونه میشناسیم تنها نمایندگانش ر.وی زمین آتش به پا کرده اند - و خدایی است که به ساز ناکوک ما میرقصد وما به آهنگ دل او هم آواز میشویم وراهها وشهرهای ویرانرا از نو بنا میکنیم ومیگذاریم تا از بخشش ناچیز ما سیر شود وما از او شوق زندگی را میاموزیم آنرا بچشم میبینیم واز زیباییش لذت میبریم او را میبوییم بوی گل سرخ وعطر یاس خواهد داد او حقیقتی غیر قابل انکار خواهد بود .
حال دل به کاه های زرد شده روی جویبار لجن بسته ودلخوشیم که دوباره بر میگردیم به دوران گذشته ! خیر قریانت گردم دو پادشاه با جان ودل هشتاد سال در این راه جانفشانی کردند تا ایران ایران شود سپس یک مرده خور از راه دور با کلمه ( هیچ) ارباب شما شد وشاعر وسالار سخن برایش ترجیح بندی ساخت که امروز باید آنرا قاب کرد وبر دیوار مقبره اش آویخت وتفی هم بر بالای آن چسپانید .
ما هیچپگاه به زندگان آفرین نگفته ایم .
تنها برگور آنها بوسه میزنیم وامروز گروهی از ( خودی ها) آن آرامگاه مقدس را تبدیل به یک مکان توریستی کرده اند همانهایی که اورا زنده بگور کردند حال بوسه مدح وثنا بخاطر شهرت ادامه دارشان بر گور ناپیدای او میزنند اینان - این بزرگان شهرت سازان همه دوستانی هستند که اکثرا کورند واز درک بزرگی غافل وخیلی دورند . خیلی دور !.
امروز در این فکر بودم که امریکارا نیز به همین ترتیب ساختند عده ای بعنوان توریست وبعد حاکم نسل سرخ پوستانرا برافکندند امروز فقط از آنها در فیلمها استفاده میکنند همه وحشی وهمه آدمکش در حالیکه ملتی نجیب ومهربان بودند تاریخ بوقلمون را کم وبیش همه میدانند / اقوام مختلف از سر تاسر جهان راهی آن سر زمین بکر ودست نخورده شدند وامروز ؟! ........\پایان
مسکینی و غریبی از حد گذشت مارا
بر ما اگر ببخشای وقت است وقت یارا
چون رحمت تو افزون شود زعذر خواهی
هر چند بیگناهم - عذر آورم گناه را .............طبیب اصفهانی
--------
ثریا ایرانمنش «لبپرچین» ! / اسپانیا . 11-01-2019 میلادی برابر با ۲۱ دیماه ۱۳۹۷ خورشیدی !