باور نمیکنید که من یکی از دنباله روهای این بانوی زیبای هشتاد ویکساله هستم هر روز ویدیو وعکسهای زیبایی میگذارد ومن باو لایک میدهم او بر خلاف ظاهرش زنی بسیار مهربان ،نویسنده ای توانا ،مادری مهربان وهمسری وفدار ومادر بزرگی دوست داشتنی است .
اوهم طول وعرض زتدگی را بسیار خوب پیمود اگر چه چندان در سینما رشد آنچنانی نکرد اما در اکثر نمایشات واقعا معرکه بود ونوشته های کوچکی که در بعضی از روزنامه های انگلیسی زبان مینویسد باور کردنی نیست بسیار هوشیار وداناست
نه چنان مغرور است که غرش او کوه را بلرزاند ونه چنان افتاده حال که خاری پای اورا زخمی کند او خوب میداند کجا بنشیند وکجا برود وبا جه کسانی دمخور باشد
من از او درسهای زیادی گرفتم برای همبن هم هست که برایش نوشتم :
جون عزیز من ترا خیلی دوست دارم بیشتر ازیک هنرپیشه وبرایت ارزش قائلم برای نوشته های زیبایت وخود تو که بی غل وغش دربرابر دوربین میدانی چه بپوشی وچه بگویی
امروز مجبور شدم شخصی را که مدتها گمان میبردم درستکردار است از صفحه اینستا گرام خود برانم واورا حذف کنم پر دور برداشته بود
وخوش خدمت مالان به او لقب استاد هم داده بودند این لقب استاد در فرهنگ ما بسیار پیش پا افتاده وبی ارزش شده است
سئوالی از او کرده بودم جوابی درخور شان خود بمن داده بود ومن حوصله کش وقو س رفتن با این جماعت نادیده را ندارم گمان بر دم این یکی راستکردار است اما نه بقول همان پیر تنها بفکر کسب واعتبار است و......آن دیگری همچنان تاج سرم میباشد چرا که خودش هست همین که هست اگر مبخواهی دوستم بدار نمیخواهی برو بی نیاز است کار خودش را همچنان با جدیت ا دامه میدهد مبارزاتش هر جه باشد دست از آن نمیکشد لزومی ندارد اورا معر فی کنم به حد کافی دشمن دارد که اورا معرفی کرده اند همین نشان میدهد که درکارش موفق است
هیچکس نتوانست (او بشود
خوب اینهم از بازیچه ای روزانه ما
تا زمانی دیگر
نوشتاری دیگر
”ثریا /لب پرچین ”
اوهم طول وعرض زتدگی را بسیار خوب پیمود اگر چه چندان در سینما رشد آنچنانی نکرد اما در اکثر نمایشات واقعا معرکه بود ونوشته های کوچکی که در بعضی از روزنامه های انگلیسی زبان مینویسد باور کردنی نیست بسیار هوشیار وداناست
نه چنان مغرور است که غرش او کوه را بلرزاند ونه چنان افتاده حال که خاری پای اورا زخمی کند او خوب میداند کجا بنشیند وکجا برود وبا جه کسانی دمخور باشد
من از او درسهای زیادی گرفتم برای همبن هم هست که برایش نوشتم :
جون عزیز من ترا خیلی دوست دارم بیشتر ازیک هنرپیشه وبرایت ارزش قائلم برای نوشته های زیبایت وخود تو که بی غل وغش دربرابر دوربین میدانی چه بپوشی وچه بگویی
امروز مجبور شدم شخصی را که مدتها گمان میبردم درستکردار است از صفحه اینستا گرام خود برانم واورا حذف کنم پر دور برداشته بود
وخوش خدمت مالان به او لقب استاد هم داده بودند این لقب استاد در فرهنگ ما بسیار پیش پا افتاده وبی ارزش شده است
سئوالی از او کرده بودم جوابی درخور شان خود بمن داده بود ومن حوصله کش وقو س رفتن با این جماعت نادیده را ندارم گمان بر دم این یکی راستکردار است اما نه بقول همان پیر تنها بفکر کسب واعتبار است و......آن دیگری همچنان تاج سرم میباشد چرا که خودش هست همین که هست اگر مبخواهی دوستم بدار نمیخواهی برو بی نیاز است کار خودش را همچنان با جدیت ا دامه میدهد مبارزاتش هر جه باشد دست از آن نمیکشد لزومی ندارد اورا معر فی کنم به حد کافی دشمن دارد که اورا معرفی کرده اند همین نشان میدهد که درکارش موفق است
هیچکس نتوانست (او بشود
خوب اینهم از بازیچه ای روزانه ما
تا زمانی دیگر
نوشتاری دیگر
”ثریا /لب پرچین ”