پنجشنبه، مرداد ۱۸، ۱۳۹۷

جن خوب !

ثریا ایرانمنش » لب پرچین « .اسپانیا !

--------------
 تاریخ یعنی زندگی یک انسان ،  درست به همانگونه که شکل گرفته ایم ، تاریخ یعنی سرنوشت انسانها ،  تاریخ هیچگاه بهترین  دوران را نشان نداده است  تنها به فاجعه ها  پیوسته ، حال در اینده تاریخ ایران  در زمان استیلای  ازاذل اوبا خیابانی و وبیابانی وگرسنگان دیروز  که امروز " مارک ژن  خوب " بر پیشانی خود زده اند ، چه قضاوتی خواهد کرد ؟ وفردا  آیندگان ما چه خواهند خواند ؟ وچه چیزی را فرا خواهند گرفت .

گرما بیدا د میکند ،  پنکه کولر هم تنها سینه را مورد هدف قرار میدهد بنا براین شبها خواب حرام است ،  چشمم به عروسی یک آغازاده ازنوع » جن « خوب افتاد درونکور  ، بلی ؛ آقازاده  پسر خرازی !!! با میس مری ، با لباسهای دکلته ، زن ومرد باهم با مشزوبات فراوان و" اندی " تعزیه گردان این شو وسیرک بود لباسهارا دیور تهیه کرده بود.؟!

آقای داماد  معلوم بود باهزار من تراشیدن ابروان پاچه بزی وآن هیبت لاتی درکت وشلوار گران قیمت حکم نیمسوزی را داشت که ازاجاق بیرون آورده وبر او لباس پوشانده بودند وعروس=خانم مرا بیاد  آن سمبل » سکس « میانداخت با آن دهان گشاد  حتما از قدیمی ها هم درانجا حضور داشنتند مانند اقوام ما ؟ که برای عروسی دخترشان سفره  عقدی در پاریس پهن کردند که چشم فرانسه را خیره ساخت برای یک عروسی چند ماهه!!! 

خوب شاد ترین لحظات زندگی ما درحال حاضر منحصر  باین شده که یک گرد هم آیی کوچک در یک رستوران داشته باشیم بعد همه باید به کار بردگی خویش بپردازند ،  برای ما ازاین اتفاقات مهم !!! خیلی کم روی میدهد ،  ما تنها با موجودیت خود  وبا اندیشه های خود میتوانیم زندگی را تحمل کنیم ،  خاطرات ما کم کم از ذهنمان محو خواهند شد ،  هیچ چیز به سختی روزهای دردناک  و آرزو های خفته  در دل انسان بیداد نمیکند ، پر حرارت بخر ج دادیم که سالم بمانیم ،  وحق را بگونه ای به حق دار بسپاریم ،  اما آیا خوشبختی ما این است ؟ .

ملتی گرسنه وتشنه دست بگریبان با آتش وخون زندانها  لبریز از مردان وزنان تحصیل کرده وآقایان اموال انهارا ضبط کرده درخارج خودرا به نمایش میگذراند ومسخره دست کاریکاتوریستهای رسانه ها میشوند .

چه امیدی باید داشته باشیم ،  پرسشی که میتواند  پیرامون آن ماهها  بدون یافتن یک جواب  فکر کرد ،  من کمتر به پیرامون مردم اطرافم مینگرم واگر چیزی را بشنوم ویا ببینم بی حوصله از کنارش میگذرم ؛ اما این یکی را نتوانستم در بی تفاوتی پنهان نمایم ، مرگ خوب است برای همسایه ! در ایران زنان و مردان باید جدا در اطاقهای پنهان در عروسیها برای خودشان برقصند ساز وآواز ممنوع است اما  آقازاده پاچه خوار در تورنتو هر غلطی که دلشان  میخواهد میکند !

 چرا فراموش کردیم که معلممان  بزرگ بشریت  چه ها کشف کردند  و چگونه تعلیم دادند ؟  برای هزاران سال  همه یک چیز را گفتند  ( ای انسان )  حال سقراط با سر کشیدن جام شوکران  بکلی انسانرا از میان برد  ومارا بین حیوانات خونخوار رها کرد ،  دیگر یک انسان بیدار و هوشیار  و روشنفکر واقعی  دانا و معلم  حقیقی بشریت بوجود نیامد   کسی برای عظمت سر زمینش  ذهن خود را پاک نکرد ،  یک قلب مومن دیگر یافت نشد  صبر ها تمام شدند  خوشبختی ها ابدا وجود نداشتند  وشناخت صبر دیگر غیر قابل تحمل شد ، عذاب ، سکوت  و همینطور هیاهوی بسیار برای هیچ .

بگذارید این اشتیاق موقتی برای این جن ها بماند ،  با هدایای خوبی که دریافت داشته اند  آنها منشاء انسانی ندارند  آنها تنها ازخدا حرف میزنند بی آنکه به هویت واقعی او پی برده باشند ،  آنها چیزی غیر از سکه های درخشان جیبشان  نمی بینند  و هرروز آنها را میشمارند و برتعداد آنها میافزایند ، آنها دستهای  سوخته وزخمهای سینه هارا نه میشناسند ونه میبیند ،  ودیگر قدیسی در جهان وجود ندارد ،  از این روی ای مردان بی خرد  وگمراه ، عشق ، حتی در ناسازگاری ها نیز  ممکن است راه یابد ، قضاوت شما ، نفرت شما ،  همه چیز مانند یک گنداب عبور خواهد کرد ،  نه قضاوت شما برایمان مهم است ونه  کارهایتان ،  بلکه ما صبورانه  تنها به عشق میاندیشیم وآن صبر ابدی را که مارا به هدف نزدیکتر میسازد پیشه مینماییم ، عمر شما روبه فناست   ، باد آورده را باد خواهد برد یعنی طوفان درراه است .پایان 

در سر زمین من 
بعد از طلوع خون ، خبر از آفتاب نیست 
مهتاب  سرخی از افق مشرق
بر چهره های سوخته  می تابد
از آفتاب گمشده تقلید میکند 
اما ، هنوز  در پس آن قله سپید 
خورشید  در شمایل  سیمرغ ، زنده است 
یک روز ، ناگهان  می بینمش که پر میکشد تا  سایه فکند بر سرم ........"نادر پور " 

ثریا ایرانمنش » لب پرچین « اسپانیا 09/08/2018 میلادی برابر با 18 امرداد ماه 1397 خورشیدی !..