چهارشنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۹۷

خانه کوچک

ثریا /اسپانیا » لب پرچین «!
یادداشت روزانه !
------------------------

آمزیکا از خانواده  کوچک شرو,ع  کرد تا به خانه بزرگ رسید ،  وما از خانه بزرگ شروع کردیم تا به الونک رسیدیم ، حتما همسن وسال های من آن سریال معروف » خانه کوچک«  را بیاد دارند که از روی یادداشتهای " لورا اینگلز"  کپیه ونوشته وفیلم برداری شد وسالها مونس روزها وشبهای ما بود .

و... آن روزها هتگامیکه  نخسیتن گام ها ومشتها وفریادها  زمین وزمان ایران را  به لزره درآورده بود ، من دریک لانه کوچک  درخارج نشسته بودم واشک میریختم میدانستم که این مشتها بی نتیجه  واز روی نا آگاهی  است ،  دیدم که  حتی فرهیختگان   سعدی وحافظ وخیام  وفردوسی نیز  تن به تن آیین  پس گرایانه دادند  همه ، حتی آن بزرگان به پیشواز  آیین تیره اندیشی رفتند که بزرگان ما مانند صادق هدایت و ایرج میرزا ودهخد و آن کرمانی بزرگوار که سرش را برای اندیشه هایش داد  بارها وبارها آنهارا از این راه پر خطر بر حذر داشته بودند.

طالب اوف ،  آخوند زاده و میرزا آقاخان کرمانی  ومیرزا جهانگیر  شیرازی  این ایین را دشمن پیشرفت وفرهنگ ونادانی ها میپنداشتند وبارها وبارها سخن ها گفتند  ، اما مشتها گره بر آسمان معلوم نبود  که چه میخواهند ، البته  درمیانشان عده ای هم زرنگ بودند وتوانستند از این عربده کشی ها برای خود هم قیافه وهم قافیه بسازند در حال حاضر هم با زندگی در خارج خو گرفته ودیگر نامی از زادگاهشان نمیبرند مگر آنکه در میان جمع و  برای خود نمایی باشد .

باغچه من مرد ، امروز تنها چهار گلدان را به زور نگاه داشته ام ، شیلنگ را جمع کردم وآبپاشی باندازه یک کتری کوچک ویک شیشه پلاستیکی کوکا کولا تنها وسیله  آبیاری من هستند که مرا هنوز به باغچه وخاک آن و.صل میکنند سعی دارم این چند گلدان نمیرند وزنده بمانند حتی کاکتوسهایم نیز از فرط تابش آفتاب وبی آبی سوختند  باید خیلی مواظب » آب« باشیم !!! مهم نیست توریستها روی هزار بار دوش بگیرند و صدها هزار میل مکعب آب را به چاه ها سرازیر کنند دوباره بسوی خودما بر میگردد با تصفیه بسیار قوی !!! گنهکار اصلی تنها باغچه من بود با گلهای شب بو وشمعدانی ولاله ونرگس وسنبل !!! 

روزی صد ها هزار دختر جوان در پناهگاهها ویا درزندانها  زیر شکنجه هستند ، ویا میمیرند  ، تنها یک  نفر شهره افاق میشود ( آن فرانک ) هر سال برایش جشن میگیرند ونام او بر همه جا ثبت است وآیا واقعا وجود داشته یانه ؟ خدا میداند  .
اما لورا اینگلز وجود داشته وکتابش هنوز هست  وامریکای  بزرگ مرهون همان دستهای کوچک وهمان مهربانی خانواده  ها  وهمان مهربانی های بی شائبه همشهری ها میباشد ..وما؟ 

"مگر دختر یا پسر هوتول خان رشتی هستی  ویا بابا ننه ات فلان مرحوم حاجی بازاری بوده ویا فلان منبر روی دیرین که اینهمه افاده داری ؟ "
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
همه زندگی ما به بت پرستی گذشت و میگذرد و یا به اتکاع  قبور مردگانمان . پایان 
 یک بعد از ظهر داغ  تابستان / اول آگوست 2018 . برابر با 10 امرداد ماه 97 / ثریا /