ثریا ایرانمنش » لب پرچین« .
عرفی شیرازی یک ابیاتی دارد که تنها یک خط آن بر زبانها جاریست :
چنان با نیک وبد سر کن که بعدا زمردنت
مسلمان به زمزم شوید وهندو بسوزاند ت!
گمان نکنم کسی به لاشه ای آنچنان علاقمند باشد که یا بخواهد با آب زمزم آنرا بشوید ویا بسوزاند ، سوختن بهتر است واین روزها اکثرا خودرا پس از مرگ به دست آتش میدهند وخاکسترشانرا به دست آب .
روزی و روزگاری در همین برنامه {جی پلاس } انجمنی بود بود بنام شعر و موسیقی فاخر ایران ! در این همهمه بازار سیاست وجداییها وخودی وغیر خودی این یک نعمت بود که تو بتوانی اشعار بزرگان را از زیر خروارها خاک بیرون بیاوری وبه دست نسل جوان بسپاری که تنها مولانا وحافظ وسعدی وفردوسی را میشناسند آنهم نه همه ! چون در کیش و ایین مسلمانی هر چه که رنگ زیبایی وهنر داشته باشد حرام است ! وما از اولین شعر مرحوم فرخی یزدی شروع کردیم تا رسیدیم به عطار وشاطر صبوحی ، ناگهان محیط مردانه شد واشعاری حنیف وزشت با عکسهای زننده بر صفحه آن نقش بست و "مدیره "آن یک بانوی با ذوق وآشنا به قوانین شعری بود از فعالیت محروم گردید ویک " لات" بجای ایشان سخن میگفت ماه هم آهسته کلید را از درون قفل درآوردیم وعطای آن انجمن را به لقایش بخشیدیم . ودراین فکر بودم که آیا یک انسان میتواند طوری رفتار کند که همه با او خوب باشند؟ البته میتواند ، مخصوصا درمحیط کنونی ایران !!!! یا همه چیز سفید است یا سیاه رنگی درمیانه نیست وشاید هم اگر کمی بلغمی مزاج ودرویش مشرب بلغمی مسلک و به معتقدات بی عقیده وبی تعصب باشی چه بسا بتوانی با آنها کنار بیایی واز هیچ چیز متاثر نشوی وهمه چیز ها برایت یکسان باشد از گفتن دروغ هم ابایی نداشته باشی ، خلاصه انسانی لاابالی وفارغ البال ویی قید ، خوب طبیعی است که کسی با تو دشمنی نخواهد کرد ..
همه دشمنی ها بر سر منافع ویا مصالح شخصی است بنا براین تو باید بی تفاوت بایستی وتماشا کنی تا بعد از مرگ تو بر سر جنازه ات مرافعه درگیرد که ترا با آب زمزم بشویند ویا بسوزانند آنهم به سبک هندو ! .
نما د اینگونه اشخاص را دارم میبینم طوری رفتار میکنند که نه سیخ بسوزد و نه کباب ، به صفات نیک مداحی و مغازله و گاهی نفاق هم کمی چاشنی آن در این صورت هرکسی " از ظن خود یار او میشود " !.
نمیدانم فایده اینگونه زندگی چیست شاید برای عده ای فایده های بسیاری داشته باشد انسان در هر محفل و مجلسی راه دارد و کسی را هم با او کار ی نیست چرا هرکسی دراین فکر است که او بیطرف است ! واگر باور ندارید به تاریخ این چهل سال ایران خوب بنگرید وببیند چقدر آدمهای بیطرف ! وگاهی بی مصرف فقط برای آنکه " آدم خوبی " باشند به جاهای مهمی رسیده اند .
علت انحطا ط و فرو ریزی ایران هم غیر از شیوع این افکار پلید و مسموم و قلندر مابی رواج دروغ و ریا و نفاق پراکنی ،چیز دیگری نیست واز بین بردن بسیاری از خصوصیات خوب و خلاصه تمام مسائلی که یک انسان باید داشته باشد مانند آش شله قلمکار درهم میریزد نتیجه این میشود که تعالیم مذهبی جای خودرا به تعلیم فرهنگی وعلم ودانش میدهد .
در یک سر زمین آباد ویک ملت جوان وزنده که هنوز اعصاب اورا دود بنگ وتریاک کرخ نکرده است اینگونه تعلیم مسخره و شایسته بیرون راندن است .
افرادی هستند که متکی به نفس خویشند ودر برابر هر عقیده ای سر فرود نمی آورند و نمیتوانند عقاید مخالف را با خونسردی قبول کنند وببذیرند از گفتن دروغ عار دارند تملق در زندگی آنها جایی ندارد صراحت لهجه و صراحت سخن وایمان آنها به عقیده شان و تمایل شدید آنها به داشتن یک اخلا ق خوب نمیتواندآنهارا ابه راههای بد وکج بگشاند حتی تهدید به مرگ ونابودی آنها ، نیز هرگز قادر نیست آنهارا از عقیده خود منحرف گرداند .
امروز دیگر اگر کسی بخواهد با قوانین ( عرفی ) در آلمان یا انگلستان یافرانسه ویا امریکا زندگی کند سرانجامش مفلوکی وبی اعتباری وسر شکستگی است !!!
باید چنان خوب نقش را بازی کنی لاقید ، لاابالی ، درویش مسلک ! قلندر ، منافق چند رو ، که تمام احزاب ترا دوست داشته باشند هم کمو نیزم هم کاپینالیسم هم دموکراسی هم آنارشیزم وهم آریستو کراسی ، تعصب را باید کنار بگذاری وبا حزب باد حرکت کنی اگر غیر از این باشد بقول آن لات میدانی وبی آبرو برای این دنیا خطرناکی باید کشته شوی ، برای دنیایی که آنها ساخته اند .
دیگر گمان نکنم دراین قرن بتوان » انسانی را یافت که درمیدان زندگی کار کند و برای نان شب خود زحمت بکشد اورا به یک "خر" تشبیه میکنند !
حال باید با این شعر مولانا بسنده کرد ونوشت : " مذهب عاشق ز مذهب ها جداست .
نسل ما رفت ، نسلی آمد دگر گون و سرگردان ، بنا براین مسلم است یگانه راه حل مشگلات اجتماعی تربیت اکثریت جامعه است واین تربیت صورت نمیگیرد مگر درسایه مدارس ابتدایی وبعد از آن نشر کتابهای مفید که خود یک مدرسه و تربیت دیگری است .
امروز د ر مدارس ابتدایی ما ظلم شمر وخفه شدن علی اصغرو گلوی پاره حسین ومسموم شدن امام هشتم میباشد وآداب ورسوم طهارت ووضو وسر انجام نوع بغل خوابی با همسر وشستشوی پاهای او یعنی زن تنها موجودیت او دراین یاست که برده مرد وهمسرش باشد !ودر مدارس پسرانه هم که خوب ! امام لواطالملک طوسی !! دروس را تنقیه میفرمایند از راههای دیگری.
دیگر برای این پند و اندرز ها خیلی دیر است ، دیر .
به دوران دوکس را اگر دیدمی
بگرد سر هر دو گردیدمی
یکی آتکه گوید بد من به من
دگر آنکه پرسد بد خویشتن .....؟
پایان
ثریا ایرانمنش » لب پرچین « / اسپانیا / 13/05/2018 میلادی برابر با 23 اردیبهشت 1397 خورشیدی!