تعجب ندارد ، به هر چیزی نمک میزنند الماس هم ازدل کوه بیرون میاید لاجرم کمی نمک دارد ،
امروز سرم را به تماشای فیلم های قدیمی گرم کردم فیلم آوا ی آفریقا با موزیک بسیار زیبایش واز همان نویسنده وکارگردان فیلم میهمانی بابیتس Babettet,s Feast قدیمی است وجایزه بهترین فیلم های خارجئ را برده است هنر پیشه آن فرانسوی است صد بار آنرا ببینم خسته نمیشوم چرا که درآخرین لحظه میگوید " یک هنرمند هیچگاه گرسنه نمیماند " البته او در دایره زمان خود ودر سر زمین خودش میتواند این حرف را بزند منظوراو هم هنرهایی نظیر خیاطی وآشپزی نقاشی گلدوزی وغیره میباشد ! در غیر اینصورت هنرپیشه ها بعد از سی وچهل سال باید بازنشسته شوند !/البته هنرپیشه های سیاسی نه آنها تا دم مرگ هنوز هنرمند هستند و هر از گاهی نقشی جدیدی بازی میکنند .
در هوای ابری و بارانی نیمه آفتاب مرده نطیر پاییز باید کاری کرد ، گفتم گنجه ها را تمیز کنم اولین خاکی که با دستم تماس گرفت عطسه ها شروع شدندوتا الان نزدیک دو جعبه دستمال مصر ف شده است ، از حرفها ونوشته های روزانه نیز خسته ام گرد سیاست چهل سال است بر سر ما نشسته ودیگر تبدیل به آجر شده است وخودمان سنگ .
اما چیزی که دراین فیلم مرا ودار باین نوشتار کرد همان " مذهب " است مهم نیست اسلام باشد ، یهودی باشد ، کاتولیک باشد ویا بابتیست باشد بهایی باشد هرچه میخواهد باشد باید زیر نظر مذهب و پاستورها و ملاها و کشیشها و دستورات آنها عمل کرد درغ یر اینصورت از اجتماع پر شکوه گوسفندان ومرغان لاشه خور ! برون هستی وکسی ترا ببازی نمیگیرد ، دراین فیلم پدر خاتواده که یک پاستور است دودختر زیبا ونازنین و خوش صدای خود را تا خر عمر کنار خود قرار داد و آنها را از هر شادی ونشاط وعشقی محروم کرد وتقیه هم دراین ادیان دیده میشود ، شراب را مینوشیم ومیگوییم آب است ! سوپ لاک پشت را هورت میکشیم میگوییم صدف دریایی است وغیره .
بعد دست دردست یکدیگر دور فواره دعا میخوانیم ! جروسلم تو ، قلب منی ........
چه خوب بود اگر در دنیا چیزی بنام مذهب وجود نداشت و انسانها راحت با وجدان خودشان زندگی را طی میکردند ، چه خوب بود که اگر ما مانند حیوانات اآزاد بودیم ، چه خوب بود اگر اربابی بالای سرمان نبود تا زنگرا به صدا درآورد و فیلمها را تکه تکه نکند ، به زور همه چیز را بتو تزریق میکنند ، آنقدر مجله مذهبی و صیلیب و
تسبیح به درخانه من آورده اند واز زیر در به درون فرستاده اند که به ناچار زیر دررا با آهن بسته ام .
تسبیح به درخانه من آورده اند واز زیر در به درون فرستاده اند که به ناچار زیر دررا با آهن بسته ام .
با کمال وقاحت درب خانه را میکوبند و برایت کتاب مذهبی و یاتسبیخ میاورند از شر آن دیار خلاص شدیم باینجا آمدیم بدتر از آنجا به هرکجا که رویم آسمان همین رنگ است وانواع مختلفی هم دارد هرکس برای خود یک دکان باز کرده وعده ای را دور خودش جمع نموده روضه میخواند ، امروز در صفحه یکی از روزنامه ها عکسی از یک بانوی عالیقدر گویا دختر علم الهد ی میباشد گذاشته بود ونوشته بود بیست وهفت پشت من به حضرت آدم میرسد !!!! از خنده ریسه رفتم واین درحالی است که پاپ اعظم فرموده اند آدم و حوا و بهشت و جهنم از بیخ و بن دروغ است ، خوب گویا نسل بقیه به گوساله میرسد ! یا گاو و یا الاغ !.
بیا د دارم که سالهای اول عروسی ملکه با شاه ایران قبل از آنکه حضرت ولایتعهدی پای به این دنیا بی ارزش بگذارند مجله ای با مادر ایشان مصاحبه کرد وایشان درکمال سادگی فرمودند که " من خودرا درنقش یک سیندرلا میبینم .
پس از چندی که میخ کوبیده شد همان مجله با ایشان مصاحبه کرد وایشان فرمودند که سی پشت من به حضرت محمد میرسد !؟ خوب حال من باید بنویسم تخم کدام مغ یا درویش هستم ؟ و پشتم به کدام نوع میمون میرسد ؟ .......... ثریا / اسپانیا / یکشنبه 4 مارس 2018 میلادی ..