ای کاش این جمله همیشه در همه حال انسان آنرا بر زبان میاورد ، اما تنها یک کلمه است نه بیشتر . ایکاش جوان بودم جارویی به دست میگرفتم ومیرفتم تا آن خانه متروک را تمیز کنم کارتونکها را که زاده عنکبوتهای زهر آلوده اند از طاق وسقفها پاک کنم وطرحی نو براندازم ، ای کاش که تنها یک واژه است .
تنها خدایی را که داشتیم گم شد بیچاره جا نداشت تا پاهایش را دراز کند در هر طرف یک یک حرم مطهر بود یا یک امام زاده ویا یک مقبره شریف !! بنام دزدان ترحم بر انگیز است ورقت بار که همه درحال تکفیر وتحقیر کردن یکدیگر میباشند وهمه خود را زیر سایه یکنفر میبنند که خود ساخته اند وسپس در انتظار ( لایکها) !! نوع جدید بیماری امروز مینشینند کمتر کسی بفکر " خاک" وطن است همه بفکر پر کردن جیبهایشان میباشند وهیچگاه فکر نکردند که اگر این خاک را از|انها بگیرند چه برسرشان خواهد آمدودیگر بهانه ای برای زندگی ندارند اما متاسفانه این مردان پیر دیروزی هنوز اسیر افکار پوسیده خود ونیمه جوانتر ها درون زمانشان قفل وبچه ها درون موبایلها به تماشا رختهای دوران شاه مینشینند وآ|ه حسرت میکند برای چه دل میسوزانم برای حقیقت مردم درستکار که گمان نبرم که آنهارا بیابم .
مدتی سودای این درسرم بود که ببینم درکتب مذهبی مسیحیان چه ها گفته شده ؟ هیچ چهار مرد یونانی هرکدام برای خود یک رساله نوشته وآ|نرا بعنوان کتاب مقدس تقیم پیروان ان مرد بیچاره کردند که سالها بود از این دنیا ومردمش جدا شده بود وبا کتاب مقدس مسلمانان مو نمیزد از الف یا یای تمت از روی دست هم کپی کرده بودند تنها نامها عوض شده بود ابراهمیم همان ابراهمیم واسمعیل همان اسمعیل وسرودها وگفته همه همان تنها به زبان عربی مقداری هم اافسانه وقصه وروایت از مغز ویران دیگران چاشنی آن شده بود مثلا داستان یوسف مصری همان مانده بود که داستان کلئوپاترارا نیز بعنوان یک حدیث وارد کتاب کنند .
حال میل دارند همان آش مانده وکهنه را که خود خورده وبالا آ|ورده اند با همان قاشق کثیف درحلقوم دیگران بکنند .وجابترین قسمتها همکاری دانشگاهها برایم روشن کرد وداستانهای شکنجه با همکاری دانشگاها ی بزرگ
حال درآآن سر زمین یک کپی مسخره از داستانهای خیالی ساخته اند ودانشگاههارا نیز شرک داده معلمین خرفت ومتحجر و وامانده که تنها به پایین تنه خود میاندیشند تاج سر جوانان وسازندگان دنیای فردا کرده اند . بنا براین من تنها با یک جاروی کهنه نمیتوانم آن خانهرا تمیز کنم . دستها باید درهم قفل شوندزنجیری کلفت از انسانهای واقعی ساخته شود آنگاه شاید بتوان یک هند کوچک بوجود آورد !!! امروز یکطرف مجاهد آنطرف چریک فدایی آنطرفتر سلطنت طلب درکوچه پس کوچه ها مذهبیون بنام ملیون و زنان مردان بیسواد دهاتی که کسی به آنها نگفته مجبور نیستی دست خودرا سه بار زیر آب کر بدهی ویا خانهرا با شیلنگ آب تمیز کنی که چرا یک بهایی یا یهودی یا ارمنی پایش را به آنجا گذاشته است . خدای ما همه یکی است مارا یکنوع آفریده این تعالیم دورغی را باو نسبت داده اند تا دین حاکم است ملتها همچنان زیر شکجنه اند قوانین » ماکیاولی« یک ایتالیایی گم شده دیوانه . پایان
ثریا ایرانمنش » لب پرچین « اسپانیا / یکشنبه 06/01/2018 میلادی برابر با 16 دیماه 1396 خورشیدی