صحنه زیبایی بود ، صحنه ای که اشک را درچشمان من نشاند ، این ملت با همه عوارضی که دارد وبیسوادی وگاهی کم عقلی اما دریک چیز مشترک است وآن دوست داشتن سر زمینش وافتخار به گذشته هایش سر زمینی تاریخی که قرن ها شاهان بر آن حکومت کردند هشتصد سال عربها نسل آنهارا اوض کردند اما باز تنها جند صدای ناهنجار روی موسیقی وزبان آنها بجای گذارند ، هیچکس مسلمان نشد بیخدا شد اما مسلمان نشد .
امروز در شهر بارسلونا وبطور کلی ایالت کاتالونیا زد خورد وشورش است آنهم با کمک ( چپی ها و فرانکسیست ها ) جمهوری خواهان میدانند که در رژیم پادشاهی پولی آنچنان به دست نخواهد آمد مگر در زمینه قاچاق اما درگود سیاست هر چهار سال ممکن است شخصی جیبش را پرکند بنا براین جمهوریخواه شده اند .
اما برای من عاشق همیشه روز گذشته گویی پادشاه خودم را میدیدم تولد او بود نه آذینی بسته بودند ونه چراغانی کرده ونه روزنامه ها ازچپ وراست طی تبریکات متملقانه اورا مورد خطاب قرار داده بودند تنها یک ناهار ساده با خانواده اش در خانه خودش نه درقصر شاهی ویک شام باحضور اعضا ی فامیل ودولت درکاخ شاهی ویک دختر رووزنامه نگار یک دختر معمولی در کسوت ملکه درجلوی شاه گذشته راه میرفت شاه وملکه بازنشسته درپشت سراو بودند وطی یک مراسمی شاه جوان که حالا به سن پنجاه رسیده بود مدال افتخار اجدادش را بر سینه دخترش وملکه آینده این سر زمین نصب کرد ودختر چه مودب ومهربان جلوی او زانو زد وجلوی مادرش و .
بیاد شاهزاده خودمان افتادم وکارهای بی نظیرش والقاب وناج ملکه که از سر کلئوپاترا هم زیاد تر بود ، در حین تماشای این تصاویر خوشحال بودم که فعلا دریک سر زمین دموکراسی دارم راه میروم هر چند قافله درهم برهم باشد .
چهل سال دیکتاتوری فرانکو صد هاهزار کشته که روز گذشته درگرانادا گورهای دسته جمعی را یافتند وهنوز عده ای مانند مصدق الهی های ما باو ایمان دارند وهنوز عده ای برای آن روزها آه میکشند آنها همان نوکران کلیسا هستند هیچ فرقی با نوکران مساجد ومعابد ندارند .
نمیدانم اگر کاتالونیا وجدایی طلبها به آرزویشان رسیدند وجدا شدند سپس اقتصا د خود را چگونه تامین میکنند > اروپا آنهارا نخواهد پذیرفت اسپانیا هم با آنها معامله نخواهد داشت لابد گواتمالا ، کوبا ، روسیه مشتری آنها خواهند بود تا آن سر زمین را نیز تبدیل به یک پاکستان دیگری نمایند این دردستور عمل کار بزرگان است باید سر زمینها کوچکتر شوند کشورهای کوچکتر مانند جزیره های روی آب ، اقتصا دجناب ( سروس) ودیگران چنین اقتضا میکند . باید سر زمینهای بزرگ تکه تکه شوند واین نقشه برای ایران بزرگ هم کشیده شده است . حال تا چه حد درقدرت وتوانایی این مردم وهمت آنها هست تا از کشورشان ویکپارچگی آن حمایت کنند ، نمیدانم .
روز گذشته ایمیلی برای دوستی فرستادم جوابی را که امروز دریافت کردم ابدا ربطی به سئوال من نداشت بقول معروف ( گوز به شقیقه کاری ندارد) فهمیدم ما » خودی « نیستیم .
ما فقرا ازهمه بیگانه ایم / مرد غنی با همه کس آشناست /
اگر من امروز همسر یک ژ نرال امریکایی بودم لحظه ای تنها نمیماندم امروز اسم ورسمی ندارم بانوی کسی نیستم / سرورخودم میباشم بنا براین خیلی ها از راه دور دوستی ومهربانیشان را ابرازمیدارند اگر من فاحشه رسمی بودم وصاحب یک فاحشه خانه اما قلندری با نا م ونشان همراهم بود بازهم امکان نداشت که تنها بمانم واین جوابهای احمقانه را دریافت کنم . چه میشود کرد ایرانی همه جا ایرانی است وبا بادحرکت میکند نه با پاها ی خود وقدرت بدنی و افکار خود .
نه ! نباید از این ملت توقع داشت که روزی انسان شوند ممکن است وزیر شوند شاه شوند مشهور خاص وعام شوند ...اما " آدم " نخواهند شد . .
دراین فکرم اگر انسان پایش به کرات دیگری برسد قبل ا زهرچیز اول یک کلیسا / یک مسجد / یک کنیسا / یک معبد ویک جایگاه برای بی خدایان خواهد ساخت سپس شهر ساز ی را شروع میکند . خوشا بحال حیوانات که مذهبی ندارند ودرجنگل باهم خوشند وخوشحال .
جدال انسان با خدایان تا آخرین روز وآخرین لحظه ادامه دارد وحاکمین مذاهب درپشت پرده همه جا وهمه چیز را هدایت میکنند چه درزنده بودن وچه درمرگ باید آنها باشند .
اگر داوینچی در آن عکس معروف بر سقف کلیسای رم بجای آن مرد ریشو که ظاهرا خداست وبا انگشت خود انرژی را به بشر دوپا میبخشد یک زن زیبا را نقاشی میکرد بنظر م بهتر بود اما درآن زمان زن ابدا ارزشی نداشت مگر درون تختخوابها ویا درون آشپزخانه ا واین عمل کفر نامیده میشد به خدا [بعد ]دادند واورا از همه چی آگاه کردند سپس فلاسفه آمدند وهریک مکتبی نوین بر جای گذاشتند ورفتند واین شد دنیای ما بی آنکه بدانیم که این طبیعت است که به همه چیز تکامل بخشیده است طبیعت هم رو به زوال میرود ودارد نابود میشود ودرحال حاضر غذاهای آزمایشگاهی به اشکال مختلف در بازار دیده میشود چون طبیعت از بوجود آوردن آنها عاجز است تنها منظومه شمسی باقی مانده که آنرا هم دستکاری کرده اند .
گویا امشب ماه و خورشید روبروی هم قرار میگرندو اربابان ادیان آنرا ظهور خواهند نامید ومردم بینوا دست به آسمان ومعلوم نیست در چه زمانی بشر به آگاهی خود خواهد رسید ؟ بنظر من هیچگاه . پایان
ثریا ایرانمنش » لب پرچین « / اسپانیا / 31/01 /2018 میلادی برابر با 11 بهمن 1396 خورشیدی !!/.