شنبه، مهر ۲۲، ۱۳۹۶

جنگ ستارگان

از این رو  برای ما  انسانهای گمراه ،
عشق حتی در نا سازگاری ممکن است 
 نه قضاوت 
نه نفرت 
بلکه تنها عشق صبور 
و صبر زیاد 
ما را به هدف میرساند .......؟؟؟
-------
نمیدانم این  تکه را از کجا روی دفترچه ام نوشته ام ، اما برای غذای امروز خوب است ،
امروز  آش ابو دردا برای خانواده و خستگی مفرط .....

و سپس جدال گرگها سر اینکه جناب دانلد ترامپ چرا در سخنان پر مغز وشیوای  خود نام خلیج فارس را نبردند ؟!!! 
منکه نشیندم تنها کمی از آنرا خواندم  و رفتم پی کا رخودم از همان نوع حرفهایی که درباره مکزیکو زد ، درباره کوبا زد و حال درباره ایران میزند تنها حرف میزند عمل؟ دست او نیست او کمک جراح است نه بیشتر چاقوی تیز جراح دردست دیگران است 
اوف ،  دیدن قیافه اون مردک کانال یک  و اون امید نادان وای حالم را بهم میزنید با این قیافه ها  و اعمالتان ، 
مثلا خیلی شما سیاستمدار هستید و درس سیاست را خوانده و تجربه های  های گرانبهایی را کسب کرده اید ؟ 
بیچاره رضا شا ه و محمد رضا شاه اگر میدانستند که چه جانورانی از قبل عکس و شمایل آنها تجارت میکنند درهمان روزاول ایران را برای همیشه ترک میکردند و میرفتند یکی ویولونیست میشد و دیگری ؟ نمیدانم سپاهی خوبی بود یادشان  گرامی.

مثلا اگر خلیج را هم عربها ضمیمه خاک خود کردند مانند همه چیز های ما را  که بردند بازهم باید بگویند خلیچ پارس ؟ پارس تمام شد فارس آمد و حال عرب خواهد آمد چه بخواهید چه نخواهید و یا بروید به دنبال تجزیه هرکدام یک تکه را بردارید و شاهی کنید .
چهل سال شرم آور است که شما  پشت این دوربینها نشسته اید و  بهم فحاشی میکنید ، تنها توانسته ام گاهی برنامه های همان پیر سعید بهبهانی را ببینم که گاهی او هم از زبانش در میرود و به دیگری فحاشی میکند حال مثلا اگر به فلان مرد بگویید بچه پرو و یا فلان  و بهمان بشما چیزی اضافه میشود؟ تنها ازخودتان کم میشود ، تا امروز  ما نتوانسته ایم درست حرف بزنیم اعتبار ما ایرانیان به فرهنگ و ادب مااست اما  ادبی نداریم  ، امروز یک شعر گذاشتم روی کانال پلاس  آقایی کامنت داده بود :

بع  وبح  وبه !!! مولانا ؟ چطوری آبجی ، سلام آبجی !!!!  آنرا  بیجواب گذاشتم .

اشعار شاعران گرانبها و فاخر ما افتاده دست مشتی بچه حاجی و خانم باجی و امروز دیدم  که یک امنیتی هم سر وکله  اش پیداشده و عکس مرا برداشته و عکس خودش را گذاشته !!!

برای من مهم نیست دلم برای آنهمه شاعر و نوازنده و خواننده که واقعا دود چراغ خوردند تا این  رشته را نگاه دارند میسوزد .
همه یک عکس زن مامانی را میگذارند و از سوز و تاب بغل گرفتن او آتش میگیرند ؟  ویا اشعار مذهبی ! ویا تبریکات اعیاد و روزهای وفات انبیا  ،  فاتحه مردگان شب جمعه !!! ظاهرا نام این انجمن هست [انجمن شعر و موسیقی فاخر ایران ]!!!! تنها چیزی که در آن  دیده نمیشود همان فخر شاعران فاخر است .و موسیقدانان بزرگ ما نه ازتجویدی خبری هست نه از یاحقی  ونه از شجریان و نه از همایون خرم و نه ....زنان که کاملا  باید در پرده استتار بمانند !  ادبیات و شاعران و خوانندگان ماهم مصادره شدند مانند اموالمان .

چندی پیش دختری خانمی یکی از اشعار مولانا را برداشته و بدینگونه نوشته بود  :
که ملت عاشق  مذهبش ز ملت ها جداست !!!!
نوشتم بانوی ویا دوشیزه عزیز شعر  را ویران نکنید " مذهب عاشق ز مذهبها جداست ، 
هزار دشمن برای خودم تراشیدم .....
.
من سعی دارم آرام زندگی کنم و آرام بروم وا رام بیایم وبکار کسی کاری نداشته باشم چرا که نه شاعرم ، نه نویسنده و نه سیاستمدار ؛ من مرثیه گوی دل دیوانه خویشم .  

بنا براین کمتر با این  آدمها  به یک جوال میروم . تنها یک تماشاچی هستم که دلم میسوزد میگذازد   .
........
نه کم کم این رشته را  نیز پاره خواهم کرد تنها فشار خونم بالا میرود و عصبی میشوم روزی در کلاس سیمین بهببانی و دکتر حمیدی شیرازی ودکتر فریدون آدمیت  درس شعر و عشق و شوریدگی را میخواندم  و مصاحبینم نادر نادر پور بودند و مترجمین بزرگ و نویسندگان درجه اول  و موسیقدانان بزرگ ، حال .....؟.دنیاعوض شده اما من عوض نخواهم شد همان عاشق شوریده ای که بودم هستم و خواهم ماند .
و عزیزجان آقای پرستویی !که گریه کنان میخواندی : من تهرونمو میخوام ، من شمرونم و  میخوام ......
عزیزم دیگر آن تهرون ، نهرون نمیشه همونطوریکه اون ایرون  ،ایرون نمیشه از نسل شیطان شیطان زاده میشود نه فرشته .
پر دلم گرفته . پر غمگینم و پر بی حوصله اگر مجبور نبودم که این چند سطر را بفروش برسانم   درب این کامیپوتررا میبستم و یا میرفتم  با زبانهای دیگری اشعار خودم را میگذاشتم  خیلی هم آسانتر بود . اما درحال حاضر متعهدم . پایان  
ثریا / اسپانیا / 14 اکتبر 2017 میلادی .....
 .