یک دردنامه !
امروز برنامه ای دیدم که طرز کشتن سعیدی سیرجانی را در خانه امن وزارت اطلاعات جیم الف نشان میداد ، چرا نباید شعور انسانها بالا باشد ؟ چرا نباید گفتنی ها گفته شود ؟ چرا باید روز شب سرمان با چرندیات رسانه ها وبده بستانها وتجارتهای پنهانی خاندان قبلی گرم باشد و یادمان برود که پس از بابک ها ، ستارخانها وامیر کبیرها ، مردانی دیگر آمدند اما جانشانرا بخاطر تفکراتشان وگفته هایشان از دست دادند
از شهر کوچک ما مردان بزرگی برخاستند و زنانی که هم اکنون در پنهانی مینویسند و یاد آن مردان را گرامی دارند و
در شهر بادخیز و صحرای بی انتها و کویر داغ مردانی بلند شدند که آن خاک داغ را برای ما مانند بهشت خنک و قابل زندگی ساختند . دریغ و افسوس که عمرشان کوتاه بود .
خدایان آنهارا زود از بهشت و زادگاهشان به بهشتی دیگر برد ، مرحوم میرزا اقا خان کرمانی ، مرحوم سعیدی سیرجانی ، با آن لهجه شیرین کرمانی ، مرحوم باستانی پاریزی اینها همه از دهات اطراف ، دهات یکه نه آب داشت و نه علف بیابان خشک و خانه ها گلی بودند ، برخاستند و جان درراه خاک وطن دادند آنها جمشید را خوب میشناختند که از مهرش به انسانها و گیتی رویگردان نبود ، آنها را به خویشاوندی برانگیخته بود ، او هیچگاه توبه نکرد و به فرزندانش نیز آموخت که دربرابر ظلم و ستم خم نشوند و توبه نکنند .
جمشید هیچگاه از خدایان قدرت و قدرت پرست نترسید و برای زنده ماندن توبه نکرد . چون یک انسان فرهیحته هیچگاه از مهر ورزی به انسانهای دیگر توبه نمیکند .
از کشتن این مردان ، خدایان در جایگاهشان لرزیدند از کینه ورزی آین مردان بزرگ دست برنداشتند اگر اذهان روشن میشد دکان آنها و کسب و کارشان بی رونق میشد آنوقت دیگر نمی توانستند گله گوسفندان را به زیارت " امام زاده قلقلی " ببرند !!!
گوهر وجود آن مردان هسته ای بود که با مهر و عشق ورزی و زیبایی و خنده بر روی لبان دختران با مهر درآمیخته و همیشه چیز تازه ای میافریدند .
مهر همیشه آفریننده است و مهر هیچگاه توبه نمی کند .
قهرمانان دوران من یکی پس از دیگری جان دادند و اینک در زیر ظلم وبیداد ودر کنار مشتی خود فروش بازاری که بغل یکدیگر دکان باز کرده اند باید چشمانم را به آنها بدوزم و افسوس بخوردم که سر زمین من چه ستونهای استواری داشت محکمتر از آن ستونهایی که در افسانه های تورات و انجیل وجود دارد . یک ملت بزرگ مردان وزنان بزرگی دارد و پرورش میدهد ،
بمن بگویید ای ستارگان همیشه درخشان در سراسر این جهان ، غیر از تعظیم کردن و تکریم و خشت مالی کردن آن خاندان و فروش خود به خودی و بیگانه ، چه کاری برای این ملت بدبخت فلک زده انجام دادید ؟ نام سعیدی سیرجانی و میرزا آقاخان کرمانی ، و باستانی پاریزی ، و علی دشتی و آخرین آنها شجاع الدین شفا در تاریخ سر زمین ایران همیشه بعنوان مردان بزرگ بیادگار خواهد ماند و وای بر شما . ث
پایان
ثریا / اسپانیا / چهارشنبه 13 سپتامبر 2017 میلادی /.