امروز، کانال دوم تلویزیون ، برنامه اش را ساعتی به دنیای " تروریستها" اختصاص داد واز سال 1970 که اولین هواپیما توسط سران ورهبر جنبشهای تروریستی ربوده شد تا آمروز که دستمال چهار خانه معروف بر شانه رهبران اسلامی خود نمایی میکند همه را بمعرض نمایش گذارد .
امروز رسما اعلام کرد که دولت ایران پشت تروریست دنیا ایستاده است !
خوب کارشان تمام شد آنچه را که باید بکنند کردند حال باید به زباله دانی تاریخ سرنگون شوند .
از آن روز که رهبر جوان چارقدبه سر با فرنچ افسریش که تنها بیست وپنج یا سی سال داشت وهمه جوانانی که ناگهان شبانه خواب نما شدند ودنباله روی او وبرعلیه سرنگونی دول استعمار گر وحمایت از فلسطین مظلوم بر خاستند ، به تماشا گذارد چند صندلی خالی را نیز نشان داد که جای رفتگان بودند وجوانان انروز پیر شده درکنجی خزیده بودند ویا دچار آلزایمر دستوری شده بودند . هیاهوی آمدن رهبر اسلامی وغیره .... که دیگر بما مربوط نمی شود /
اما آیا خودشان یادشان رفته که چگونه سر زمینهارا از سرخ پوستان گرفتند ؟ چگونه صاحب طلاهای آنها شدند ؟ چگونه صاحب زمینهای آنان شدند زنان وبچه هارا ومردانرا به قربانگاه فرستادند ؟ سرخ پوستان تنها نیزه داشتند ومردان سفید تفنگ . سپس با کمک بعضی از دوستان که همه جا حاضر به کمک میباشند ؟! مساوی شدند هردو تفنگدار شدند اما دیگر آن تفتگ تک لوله با چند تیر نمیتوانست در مقابل مسلسلهاوارتش سازمان یافته قدرت نمایی کند وآنها صاحب زمین شدند وسپس برده داری وخرید وفروش برده وطلا ودست آخر نفت ، آنها ارباب دنیا شدند وما بازیچه بی هویت وبی فرهنگ وهیچ شناختی از دنیای آنها نداشتیم تنها میل داشتیم مانند آنها باشیم هفت تیر به کمر ببندیم ، مارشا ل بشویم وستاره ای بر سینه هایمان نصب کنند ، مهم نبود اگر معادن مارا میبردند ، مهم نبود اگر نفت هارا میردند ، برای آمدن به سر زمین ما وکاوشها وظاهرا اعزام کاوشگران حق توحش میگرفتند آب ، شیر ومواد غذایشان مستقیم از کشورشان وارد میشد !!!
امروز همه آن سینه چاکان وطرفداران حفاظت ملی وکسانیکه برای ملت دل میسوزاند درهمان حاشیه دارند کامروایی میکنند .
حال بنشینیم وبه فرهنگ چند هزارساله خود بنازیم وتکیه بر بالش ناصرالدین شاهی بدهیم وفراموش کنیم که چه مردانی برای حفط امنیت واراضی این خاک جان خودرا ازدست داند .
دیگر نه آن سرخ پوستان خانمان بر باد رفته هستیم ونه آن انسان شریف وبا یک فرهنگ قابل توجه هرکسی نی لبک خودرا برداشته ودرگوشه ای از دنیا دران میدمد .
وما به صفحه تلویزیون چشم دوخته ایم که انسانهای ناشناسی بسرعت زیر عبا وعمامه رفتند ریش گذاشتند ویکساله ره صد ساله دین را پیمودند ،ودست به کشتار زده و تقسیم غنائم . حکم این بود /
حال اگر دوباره ورق برگردد صندوقخانه کراوات فروشی باز است وماشین ریش تراشی فیلیپس هنوز کار میکند . کارخاننجات مدسازی مد سازان در انبارشان هزاران کت وشلوار وپیراهن مارک زده آماده دارند ...... پایان
دلنوشته امروز. سه شنبه 16 ماه می 2017 میلادی /