چهارشنبه، فروردین ۰۷، ۱۳۹۲

زنار

ای جمالی کز وصالت عالمی مهجور ودور/بر میانشان از غمت جز حیرت وزنار نیست / دیدنیهاست آری ، گفتنی ها روی نیست / در میان کام افعی صورت گفتار نیست .

حمل شهرهای ساختگی طلا ونقره بر شانه مردان شروع شد واو آن مرد مصلوب با قامتی درهم کوفته از ورای آسمان باین خیل قارون صفت مینگرد ، آه ای طالبان بشتابید ، که سکه نقد نزدیک است ،  ای شبروان مخسبید ، که صبح صادق نزدیک است ، ای شتابندگان شاد شوید که طلاها بیشترند ،  ای تشنگان صبر کنید ، شربت وصال خواهد آمد ، ای غریبان بتازید ، که میزبانتان مهربان است ! ای دوست جویان خوش باشید که نعمت فراوان است  ، وتو ای دلگشای رهی ، چگونه قلم بگشایی واز ذات خود مرهمی بر دل ریش گذاری که دستت از مایه تهی وباین قوم زاده قاورن یا هارون مینگری بی هیچ تعصبی ، تو چه دانی که دست خلاف از دامن حقیقت چگونه رها میشود ؟درحال حاضر اینگونه حکم میکنند " طلارا بپرستید" بهره شما سه چیز است " شراب ، وغذا وطلا !

من چه میدانستم که پاداش درستی وراستی نشستن بر روی خاک است ؟

ای دوست ، به جملگی ترا گشتم من/حقا که دراین سخن نه زرق است ونه فن

گر تو زخودی ، خود برون جستی پاک / شاید صنما به جای تو هستم من

اشعار" خواجه عبداله انصاری

ثریا ایرانمنش / 27 مارس 2013

هفته مقدس وعید پاک بر همه مومنان مبارک باد .

 

هیچ نظری موجود نیست: