جمعه، بهمن ۱۰، ۱۳۹۹

تست معقدی !

 دلنوشته روز جمعه 29 ژانویه 2021 میلادی  / ثریا ایرانمنش  / اسپاانیا 

===========================================

بشتابید  تا دیر نشده بشتابید وتست معقدی بدهید از گلویتان صرف نظر شد حال انگشت به ماتحت شما میکنند شما هم گوسفند وار  درصف بایستید شبکه ویرانگر بی بی سکینه مرتب درس اخلاق میدهد بجای گذاشتن کتاب در  قفسه ها خود آلت تناسلی مردانه وزنانه بگذارید این از مزایای قانون جدید  ازادی بیان است  تا همچنس گرا نباشید تحقیر میشوید باید   ودرزمره بزرگان مردان وزنان  پلاسیده درنخواهید آمد نر وماده یکی باشد  درآنسوی شهر اشتران  ملاهای جوان  با روپوش وپوزه بند به کمک  خانواه ها میروند تا در بارداری آنها کمک کنند  ؟!!!!یعنی اینکه دیگر درهیچ کجای دنیا  درامان نیستید وهیچ یک از اعضای بدن شما درامان نیست ومتعلق یبشما نخواهد بوی واین است دنیای اینده ما .

مقعد بهترین جایی که مردان بزرگ وسیاس  میتوانند ازانجا تغذیه کنند !البته بزرگان  اول تست میکننند اندازه میگیرند بعد  با اجازه یا بی جازه دخول انجام میگیرد .

ادبیات ما با کمک رسانه های فیک نیوز وچین بزرگ هم دارد تغییر شکل میدهد بجای اشعار زیبا وروحنواز  تنها باید از پایین تنه ها حرف بزنی .

مرد ی دیگر در بی بی سکیه میگو.ید آه ...... واکسن  بمن آنچنان انرژی  زیادی داده که نمیتوانم خودم را کنترل کنم مرتب می دوم !!!! .

  بلی ساعتها بنشینید به پای این چرندیات وآن  دویست وپنجاه گرم مغزی را هم که نیمش پوسیده و

گندیده است به دست این اراذل  بسارید  وسپس دیوانه  وار درکوچه ها گرد شهر بگردید که آهای ...انسانم ارزوست !

حالم بهم خورد  ومیخورد نمیدانم به کجا میتوان فرارکرد خوشا به حال ماهیان اقیانوسها اقلا زیر ماسه ها پنهان میشوند ما درکجا پنهان شویم که مارا تست پایین تنه نکننند .مرگ ونفرت براین روزها که ما نامش را زندگی کذاشته ایم .

فاحشه های تربیت شده هر روز بر تعدادشان اضافه میشود دختران نوجوان وپسران بی ریش  و......پسری برای پدرش نوشته در زلزله شب گذشته گران ترین بطری ودکای من شکست این پسر برای تحصیل به دانشگاه رفته !!!! نهایت دردبزرگ او بطری ودکایش میباشد .

نا امید ی همه جانمرا فرا گرفته است به کجا رو کنم  ده ماه است که درخانه زندانی ونمیدانم این بیماری مرموز  شب کار است یا روزکار ویا ساعتی کار میکند هرساعت یک قانون جید برای ما وضع میکنند  تنها هدفشان این است که دو رهم جمع نشویم افکارمانرا یکی کنیم وبرعلیه این اجتماع مفید مقعدی برنخزیم سر زمین اشتران مشغول کار خودش است باکمک سر دمد داران  جغد ها وما همچنان چشم انتظار یک فردای که بتوانیم هوای بیرونرا تنفس کنیم ویا حد اقل  عزیزان خودرا ببینیم . پوزه بندهارا باز کنید این یک دروغ بزرگ است فر دا چو ب پنبه  درون معقد شما میگذارند تا از بالا خودرا خالی کنید از ما گفنن بود ..... پایان 


پنجشنبه، بهمن ۰۹، ۱۳۹۹

بازار برده فروشی


 ثریا ایرانمنش " لب پرچین " اسپانیا /

دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت 

بشکست عهد وز غم ما هیچ غم نداشت 

امروز صبح اولین فکر که بر سرم نشست  شکرگذاری بود از اینکه  دیگر دران سر زمین نیستم  نه چیزی عوض نشده بدتروکثیفتر هم شده من زمانی آن سر زمین را ترک کردم دراوج شکوفایی وقدرت خود بود امروز دیگر ابدا حرفی از آن بر زبان نخواهم آورد چون برای من نظیرهمان  ترکیه یا افغانستان یا مراکش است  نه یک  سر زمین متمدن  هزار بار شکر کردم که آنجا نیستم و اطرافم را نیز هیچ یک از آنها احاطه نکرده است همین تنهایی وباخود بودن میلیونها زر قیمت دارد  تا درکنار  وحوش نشستن وشاهد لقمه زدن  آنها که حالترا بهم میزند .

همین نان فطیر وهمین لیوان آب قهوه  مرا سیر میکند میلی به گلوی بریده گوسفند ندارم .

بهترین و عزیزترین ها  بمن یا پشت کردندویا خیانت ویا کارد را تا دسته درون سینه ام فرو بردند واز دیدن قطرات خون لذت بردند حال جراحتم ترمیم یافته دیگر حتی میل ندارم به آن روزها بیاندیشم /

امروز حتی نوشتن هم برایم کاری سخت شده برای چه کسی؟ ودرچه موردی ؟  امروز این دلار است که حکم میکند منم با ان میانه ای ندارم صداها درگلو خفه شد همه زندانی   خانه ها وزیر چتر یک فریب بزرگ خودرا جای داده ایم  .همه دریک انتظار بیهوده نشسته یا ایستاده ایم کارها خوابیده اقتصاد درهم شکسته دزدان وقاچاقچیان از فرصت استفاه کرده بقیه را نیزچپاول میکنند  خدایان ساختگی  برای اینده   ما نقشه ها دارند /

دیگر اوایی از دلی بر نمیخیزد دیگر درهیچ  گوشه وکناری  بوی عشق به مشامم نمیرسد بوی  داروهای  ضد عفونی وجسد های ساختگی وآمار ارقام دروغین وفیلمهای قدیم بی رنگ بو مارا سرگرم کرده است .

قفس های برده ها اماه شده وبازار برده فروشی به زودی  افتتاح خواهد شد.طبقه ای که ما دران میزیستیم ویران شد  حال میان زمین واسمان معلق مانده ایم نه درآسمان جای داریم  ونه پایمان به زمین میرسد .

همه دریک انتظار بیهوده  ارد هارا خمیر میکنیم شکل میدهیم نامش هرچه میخواهد باشد  عده ای هنوز درخوابب خوش وروزگار   دیروزند ومیل دارند دیروزرا به فردا بدل سازند کاری غیر ممکن  عده ای نشسته درانتظار داس اجل وعده ای یا با میل یا در نادانی زیر چتر بازار برده فروشان ایستاده اند  به انتظار !!!!

نه چیزی برای گفتن  نیست وچیزی برای نوشتن وماندن نیست هرچه هست روزانه است و دفع میشود .

ساقی بیار باده وبا محتسب بگوی 

انکار مکن چنین که جام جم نداشت .........حافظ پیامبر سخن وعقل وخرد ودانایی. 

پایان / ثریا ایرانمنش  28/01/2021 میلادی / اسپانیا 


دوشنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۹۹

چه دورانی ؟


 ثریا ایرانمنش  " لب پرچین" اسپانیا 

درچه دورانی زندگی میکنیم ؟ در دوران پارتیها ومیهمانیهای بزرگ از ما بهتران که در میان دود افیون والکل قراردادهای ننگینی بسته میشود وقوانین ننگینی  را به اجرا میگذارند . در د.ورانی که قاضی کاسه قضاوترا دمرو میکند  دکتر بیماررا میکشد  /دارو بیمار را مسموم کرده به مرگ نزدیک میسازد  وپرستاری دیگر نیست کلاسهای پرستاری تعطیل شد اند  وبجایش فاحشه ها ی کافه  نشین  کارها را دردست گرفته اند   گاهی هم به مقامات عالیه میرسند  بستگی  دارد با چه کسی به رختخواب رفته ای ؟؟؟در دورانی که وکیل تو رویش به طرف دیگری است و دادگاها به بیداگاهها  تبدیل شده  اند  دردورانی که  پلیس بجای حمایت از تو ترا میکشد  برای شادی ارباب کودکان " کار "  فراوانند هرنوع کاری وگاهی درحین کارکردن خورده وکشته میشوند دردورانی که هم درانتظار مرگ دیگری نشسته اند تا امعای داخلی اورا بفروش برسانند ودردورانی که در بار اندازها بجای مواد غذایی  مواد مخدر است  ردیف شده اند .در دورانی که نانهای خشک  ساخته شده از ارزن را دوباره آرد میکنند دوباره مواد میزنند وخمیر کرده یخ میزنند وبرای دکان نانوایی میفرستند  دانه  دانه پرندگا ن است .

در دورانی که حرف زدن  ممنوع / نوشتن ممنوع / و فاصه هاباید رعایت شوند تا آقایان راحت درمیان این فاصله ها باز هم بتوانند در آرامش کامل  قوانین جدیدی را به ثبت برسانند پولدارها بر ثروتشان هر روز افزوده میشود وفقرا بر فقرشان . واگر لازم شد قرارا ازمیان بردارند  تا مزاحم نباشند !!!!

در دنیایی که زمین شور وتمیز کن خانه ازتو  ثروتمند تر است ! وترا به هیچ میشمارد !

در دورانی که بزرگان در زیر دریاها خانه دارند  ودراعماق  اقیانوسها به صید آدمها مشغولند 

در دورانی  که دیگر نمی توانی ونمی دانی  ایا فردا رااخواهی دید یانه وایا عزیزانت را دوباره خواهی دیدیانه  دردوران عنکبوت پیز ورتیل پیر که بر دیوار کاخ نشسته اند وفرمان  میرانند  وسگهای  دست آموزآ نها دور دنیا  کارها ودستورات را  انجام میدهند . 
در دنیایی که نفسهایت را میشمارندواگر دمی  بلند کشید ی ترا خفه میکنند /

امید ! آن پرنده زیبا وخوش قامت برای همیشه از دلها  رفت  ومرغ ارزو برای همیشه قفس دل را ترک گفت .

دنیای تتلوهاست دنیای دیوانگان    وما دراین  دنیا  نشسته ایم ؟ وهنوز گذشته پر شکوه خودرا نشخوار میکنیم شاید  که برگردد  . خیر آب رفته  دیگر هیچگاه به جویبار برنخواهد گشت وبجایش  لجن زار سرازیر میشود واگر کمی دیر بجنبی درون آن لجن زار غرق خواهی شد . 

ما دردو ران  پنجره های مجازی زندگی میکنیم وهر صبح پنجره را با ر میکنیم کلاغی  قارقار کرده  وبرایت  آوای شومی را تکرار میکند . 

دیگر  دوران نسیم  عشق گذشت وبوی اب جویبار مصلا ودرخت بید را باید درخیال تجربه کرد.

درختان دیگر  فراموش کرده اند برگهایشان به چه رنگی بوده  وبوئه های گل سرخ از یاد رفته اند وبجایشان گلهای کاغذی ویا مصنوعی بدون بو در بازار خود فروشان  دیده میشود  گل سرخ که روزی مظهر عشق بود امروز دردست فاحشه های کافه نشین است  برای جلب مشتری.

درخت بید گم شد گل اقیاقا  گم شد سرو ازاد در گورستانها نشست .بجایش درختان  وگلهای  پلاستیکی ساخت کارخانجات چین همه  جا را تزیین کرده است حتی بهشت را . پایان 

ثریا ایراتنمنش  / اسپانیا / 25/01/2021 میلادی .


یکشنبه، بهمن ۰۵، ۱۳۹۹

سکوت !


ثریا ایرانمنش (لب پرچین، اسپانیا . 

سکوت شب. همهجارا فرا گرفته بود. تنها صدای جنجنال  مرغان وحشی  واوای بوم بود  که بگوش میرسید .  

ترس نبود وحشت نبود هر چه بود انتظار بود. درد بود ‌احساس کمبود خواب آرزو داشتم لحظه  ای تنها لحظه ای  بی آنکه مجبور باشم  راه شبانه را در پیش بگیرم. بخواب روم ، 

ظاهر ا حکومت الهی به پایان رسید وحال شیطان پرستان وبی خدایان. بر دنبا حاکمند وما  را زندانی کرده اند که به   زمین‌هایشان  ‌کشتزارهایشان   نزدیک نشویم بنا بر این نمیدانستم چه کسی را فریاد کنم وکمک بطلبم جغد همچنان ناله می‌کرد ،،،،صبر کن تا هوا روشن شود. اینهمه نالهبرای  چیست .

با انگشتانم روزهارا میشمردم وتعداد  دفعاتی. را که میبایست بر خیزم وخودم را به آن جای مخصوص برسانم  وبا یک فریاد بیصد ادرد را در درونم خفه سازم .

چند سال دارم ؟ مهم نیست نو جوانم  و دلم جوانی می‌کند. بسوی دور دست‌ها پرواز می‌کند ، ای‌ وای همه رفته‌اند  گورهایشان نیز گم شده زیر انبو ه ساختمان‌ها و کارگاهای بزرگ . زمین. آن کره آبی زیبا.با انبوه  جانوران مانند یک. بیمار دور خود میچرخد  ابرهای مصنوعی.  ‌اطراف اورا احاطه کرده آند وبه دور خود میچرخد اما. رمقی ندارد گویا زمین  وکره خاکی نیز خسته شده همه خسته ایم  خسته از زیاده ه خواهی جانوران  و مارها ‌عفریته ها  ‌ً،،،،و دیگر هیچ 

پایان 

یک درد نامه روز یکشنبه   بیست وچهارم ژانویه. دوهزارو وبیست پیک

شنبه، بهمن ۰۴، ۱۳۹۹

اخلاص عمل


 ثریا ایرانمنش " لب پرچین "  اسپانیا 

از شمر ویزید و رهبر  اخلاص عمل آموز نه از مردی مانند دونالد ترامپ .  با آنکه ارتش باو خیانت کرد حال که که جوک بایدن کارش تمام شده به آنها گفته  بروید  درپارکینگها بخوابید  وترامپ گفته هتل من خالیست بروید آنچا بخوابید .

خودش در  یکی از هتلهایش در  فلوریدا با کارمندانش  همدست شده وهتل را تمیز میکند دست شویی هارامیشوید  چمدان مسافرنرا به اتومبیلهها میبرد ههمانند یک کار گر  قصر او یکصد و شصت ااطاق دارد  احتیاج به آن کاخ  لعنتی  موریانه زده ندارد .

تنها دراین  دنیا باید آدمهارا  دور ساخت  آنهارا نفی کرد آنگاه مانند سگ به دنبالت واق برنند ومهربانیرا گدایی کنند زمانی بی ریا مهربانی را در اختیارشان میگذاری دشمن تو میشوند امروز مایکل  وابو عمامه محبوب القلوب هستند چرا که آ کشتار زیادی کردند میدانند باید با ادمها چکار کنند  گفتار شیرین وتمیز وپاکیزه  ملانیا بر دلها نقش نبست چرا که انسان بو د ما امروز درمیان حیوانات وحشی زندگی میکنیم انسانها مرده اند واین حیوانات درون لباس  آدمی  راه میروند .

باید خیلی گشت وجستجوکرد انسانی یافت  نمیشود دیو ودد زیاد شده است وانسان کم شده .است .

به کدام  سو میروی مرد کدام گناه را میل داری پاک کنی دنیا لبریز از گناه وکثافت است  . درخانه زندان شدن  خیلی میارزد تا درمیان حیوانات راه بروی وعلفهای هرزه را بجوی .

اینهایی که درون  کاخها راه میروند چانورانند  مانند رتیل / عثرب / مار های بزرگ  زهر دار مارمولکهای خطرناک  وکرمهای شب تاب  کلاغهای دزدی که برایشان خبرچینی میکنند .

نه . عزیزم انسانی دیگرنیست بیهوده  چستجو مکن.امروز این مستر گلو بالیست است که حکم میراند با سگهای درنده اش وگرگهای وحشی تربیت شده اش وفاحشه های  تازه کار ونو پرداز. 

از قرون پیش مردی  چراغ به دست به  دنبال انسان میگشت  واز دیو دد بیزار بود ونیافت .پایان 

ثریا ایرانمنش  23/01/ 20321میلادی / اسپانیا


پنجشنبه، بهمن ۰۲، ۱۳۹۹

عباس آقا

عباس آقا میلادی شما هم هر جا باد بوزد. باسن  خود را هوا میکنید مگر ترامپ جلوی مذهب را گرفته بود که حال  جناب جوک بایدن مردنی با  داشتن ایمان ومذهب  در امریکا آزاد می‌شود بلی کاخ سفید نماز خانه وتکیهر خواهد شد وبرای شما نماز میت. خواهند گذاشت ،.واقعاکاهی انسان از اینکه بیشرمی ودور‌یی مرم جهان دچار حیرت هیچ وحشت می‌شود .

برویدبا ادب دست آن خانم شریفه نجیبه مع‌اونت را ببوسید شاید تکه استخوانی هم نصیب شما شد ..

هر چه پیر تر میشوید خرفتر  تر میشوید بجای تجربه ها ‌عذر گناهان هنوز به دنبال یک تکه استخوان له له می‌د، میکنید ،تمام 

ثریا . اسپانیا