دوشنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۹۹

چه دورانی ؟


 ثریا ایرانمنش  " لب پرچین" اسپانیا 

درچه دورانی زندگی میکنیم ؟ در دوران پارتیها ومیهمانیهای بزرگ از ما بهتران که در میان دود افیون والکل قراردادهای ننگینی بسته میشود وقوانین ننگینی  را به اجرا میگذارند . در د.ورانی که قاضی کاسه قضاوترا دمرو میکند  دکتر بیماررا میکشد  /دارو بیمار را مسموم کرده به مرگ نزدیک میسازد  وپرستاری دیگر نیست کلاسهای پرستاری تعطیل شد اند  وبجایش فاحشه ها ی کافه  نشین  کارها را دردست گرفته اند   گاهی هم به مقامات عالیه میرسند  بستگی  دارد با چه کسی به رختخواب رفته ای ؟؟؟در دورانی که وکیل تو رویش به طرف دیگری است و دادگاها به بیداگاهها  تبدیل شده  اند  دردورانی که  پلیس بجای حمایت از تو ترا میکشد  برای شادی ارباب کودکان " کار "  فراوانند هرنوع کاری وگاهی درحین کارکردن خورده وکشته میشوند دردورانی که هم درانتظار مرگ دیگری نشسته اند تا امعای داخلی اورا بفروش برسانند ودردورانی که در بار اندازها بجای مواد غذایی  مواد مخدر است  ردیف شده اند .در دورانی که نانهای خشک  ساخته شده از ارزن را دوباره آرد میکنند دوباره مواد میزنند وخمیر کرده یخ میزنند وبرای دکان نانوایی میفرستند  دانه  دانه پرندگا ن است .

در دورانی که حرف زدن  ممنوع / نوشتن ممنوع / و فاصه هاباید رعایت شوند تا آقایان راحت درمیان این فاصله ها باز هم بتوانند در آرامش کامل  قوانین جدیدی را به ثبت برسانند پولدارها بر ثروتشان هر روز افزوده میشود وفقرا بر فقرشان . واگر لازم شد قرارا ازمیان بردارند  تا مزاحم نباشند !!!!

در دنیایی که زمین شور وتمیز کن خانه ازتو  ثروتمند تر است ! وترا به هیچ میشمارد !

در دورانی که بزرگان در زیر دریاها خانه دارند  ودراعماق  اقیانوسها به صید آدمها مشغولند 

در دورانی  که دیگر نمی توانی ونمی دانی  ایا فردا رااخواهی دید یانه وایا عزیزانت را دوباره خواهی دیدیانه  دردوران عنکبوت پیز ورتیل پیر که بر دیوار کاخ نشسته اند وفرمان  میرانند  وسگهای  دست آموزآ نها دور دنیا  کارها ودستورات را  انجام میدهند . 
در دنیایی که نفسهایت را میشمارندواگر دمی  بلند کشید ی ترا خفه میکنند /

امید ! آن پرنده زیبا وخوش قامت برای همیشه از دلها  رفت  ومرغ ارزو برای همیشه قفس دل را ترک گفت .

دنیای تتلوهاست دنیای دیوانگان    وما دراین  دنیا  نشسته ایم ؟ وهنوز گذشته پر شکوه خودرا نشخوار میکنیم شاید  که برگردد  . خیر آب رفته  دیگر هیچگاه به جویبار برنخواهد گشت وبجایش  لجن زار سرازیر میشود واگر کمی دیر بجنبی درون آن لجن زار غرق خواهی شد . 

ما دردو ران  پنجره های مجازی زندگی میکنیم وهر صبح پنجره را با ر میکنیم کلاغی  قارقار کرده  وبرایت  آوای شومی را تکرار میکند . 

دیگر  دوران نسیم  عشق گذشت وبوی اب جویبار مصلا ودرخت بید را باید درخیال تجربه کرد.

درختان دیگر  فراموش کرده اند برگهایشان به چه رنگی بوده  وبوئه های گل سرخ از یاد رفته اند وبجایشان گلهای کاغذی ویا مصنوعی بدون بو در بازار خود فروشان  دیده میشود  گل سرخ که روزی مظهر عشق بود امروز دردست فاحشه های کافه نشین است  برای جلب مشتری.

درخت بید گم شد گل اقیاقا  گم شد سرو ازاد در گورستانها نشست .بجایش درختان  وگلهای  پلاستیکی ساخت کارخانجات چین همه  جا را تزیین کرده است حتی بهشت را . پایان 

ثریا ایراتنمنش  / اسپانیا / 25/01/2021 میلادی .


هیچ نظری موجود نیست: