روزیکه هنر مند نامدار و بی همتا ( واگنر ) اپرای خودرا زیر عنوان ( تریستان وایزوت ) در تالارا با عظمت تاتر رویال کورت مونیخ به معرض نمایش گذاشت رهبر مشهور آلمانی که ارکستر را رهبری میکرد درباره این اثر گفت :
غیر ممکن است باور کرد این نغمه ها ی روحنواز ودلنشین را جز یک دل شوریده که دردام عشقی شدید گرفتار است ، پدید آورده باشد
زیرا آنچه که دراین اثر شنیده میشود عالی ترین مظهر عشثق انسانی ولطیفترین سوز وگداز یک روح حساس ودردمند است .
این حقیقت داشت ودر واقع واگنرکه در سال 1857
که آهنگ این اپرا را تنظیم کرددر خانه دوست خوددر شهر مونیخ میزیست و دراین خانه بود که او سخت دلباخته همسر زیبای دوستش
( ماتیلده ) شد واین عشق چنا ن شور وهیجانی در وجودش برانگیخت که خویشتن را به یکباره از یاد برد ، اشعار این اپرا نیز توسط خود .واگنر سروده شده است در اولین شب نمایش این اپرا پادشاه جوان ( باواریا ، لودویک ) نیز حضور داشت .
دونیروی بزرگ وعالی براندیشه واگنر حاکم بودند ، دونیرو از قلمرو
نبوغ واستعداد ، هنر موسیقی وشعر که درواقع جدا کردن آنها از یکدیگر میسر نیست وباید درباره آن کتابی نوشت .
شیوه بکار گرفتن (موتیف ) تم اصلی که معمولا توسعه پیدا میکند بعنوان کمک قبلا در اپراهای قدیمی بکار رفته بود اما واگنر آنرا گسترش داد وبا نبوغ بی پایان خود آنرا به دستگاهی مبدل ساخت.
ریچارد واگنر در سال هزارو هشتصد وچهل ودو با یک کشتی بادی کوچک عازم فرانسه بود در دریای شمال دچار طوفان سهمگینی در بندر (ریکا) شد وآنچنان کشتی کوچک او در طلاطم طوفان بالا وپایین میرفت که نزدیک به غرق شدن بود درآن حال واگنر با خود عهد کرد که اگر پای سلامت به خشکی بگذارد آن افسانه دیرین ( هلندی سرگردان ) را تصنیف خواهد کرد وبا تنظیم یک اپرا شرح سرگردانی وبیچارگی خودرا دراین سفر از زبان موسیقی بگوش همه خواهد رساند.
هنگامیکه بخانه برگشت فورا بکار مشغول شد وبی درنگ اپرای هلندی سرگردان را ساخت واز آنجاییکه مانند همه هنر مندان بی پول وکیسه اش تهی بود این اپرا را به قیمت ارزانی به یک ناشر فروخت
بعد ها این اپرا بعنوان یک اثر سنگین وقابل تحمل درهمه تالارهای دنیا به نمایش درآمد بخصوص که اشعار آنرا نیز خود واگنر سروده بود .
بقیه دارد