سه‌شنبه، آبان ۰۹، ۱۴۰۲

اشک های من !


ثریا ایرانمنش  ، لب پرچین ،‌اسپانیا 

روز سوگند پرچم   با  پرنسس زیبای اسپانیا 

امروز روزی است که باید واقعا به حال  خودمان  بگریم بحال سر زمین پر برکتی را که بخاطر هوی وهوس یک زن  بازیگر قرار داده وانرا به ثمن  بخس تقدیم قارچ های سمی  بی ریشه کردیم ،

امروز به  آشکهایم  از صبح اسم‌هایم  نه بخاطر ظلم وطتمی که بر بشریت  وارد می‌شود بلکه برای  حال سوخته خودم جاری است ،،،،،،،روزگارت مبارک باد پرنسس زیبای شهر بی قصه ،

امروز همه شاهان وپرنسسها وپرنسها وبزرگان جهان در این شهر جمع شده اند تا سوگند وفاداری  شاه آینده که تنها هیجده سال دارد ودختری  بی نهایت زیباست  ، تماشا کنند او از متن کتاب قصه ها برخاست  باپدری دانا ومادر بزرگی دانا تر که امپراطوری را در این شر زمین دوباره احیا کردند ،

در سر زمین ما ؟! ولیعهد ما بجای آنکه به خدمت نظام برود  ‌ و‌راه پرسم  جنگ هارا بیاموزد طیاره بازی می‌کرد سپس به امریکا رفت تا دختر بازی وجاز  را بیاموزد  ،

پدرش در فکر جنگ با اوپک بود ومادرشان داشت حساب بدهی های خود را  به کارتیهر وسایر بوتیکها در سرش میشمردچقدر  بدهکار است  ؟ گاهی هم یک لباس دست دوز چیت میپوشید عکاسان را خبر می‌کرد تا  مردم خواب رفته را   بیدار کند  مردم درخماری داشتند با جنگ‌های چریکی مبارزه می‌کردند یکی خلقی و یکی جنگلی و یکی روسی

 ، یکی کوبایی یکی اهل نماز ودیگری اهل راز ‌نیاز  ، آسوده بخوابید ما بیداریم درحالیکه مادر بزرگ  کنار منقل داشت تخته نرد بازی می‌کرد ‌خواننده برایشان  شب بود بیابان  بود را میخواند  ،  آسوده بودیم ؟؟!!! امنیت داشتیم  لباسهای شیک میپوشیدیم قمار میکردیم  با تورهای چهار شهر وچهار هفته سفر میکردیم   بخیال خود اروپار را که هیچ ،‌جهان راز دیده ایم سقز در میان دهانمان  پز وپر باباحانمان که شازده بود  میدادیم‌.کسی بفکر کودک‌ گرسنه در خیابان شهر درون گاه گل های حلبی آباد نبود و رندان از ابن موضوع استفاده کردهذآن قارچ سمی جنگلی بزرگ را بما  تحویل دادند وبه دنبالش  قارچسمی بود که از زمین  روییده می‌شد  می‌شد همه کشنده ،ه   وراه کشتن را فرا گرفتند نشستند روی انچه را ما انبار کرده بودیم  خوردند  تا هر کدام مانند یک خرس  بجان مردم بیگناه افتادند همسایه های کرسنه را تیز به ابن ضیافت دعوت کردند ،مانکن ما در فرانسه همچنان مانکن باقی ماند و ولیعهد ما مانند کدخدا هیکل  بزرگ کرد بی آنکه از فنون کشور داری ویا جنگ ویا سر بازی چیزی بداند.

اه آدم عاقل اابن زندگی راحت را رها نمیکند تا در بیابان‌ها پر خطر مین گذرای شده با خار مغیلان بجنگد  جنگ دریایی دیگراست  بروند برای عقیده وایده ال  خود با جهان بجنگنند ما جایمان امن ‌راحت است  لقمه نانی هم می‌رسد ،خاک چیست ! ؟ وطن کجاست؟  همه جای دنیا یک شکل است  ،،،،،

زاد روزت مبارک باد پرنسس زیبای ما  منهم در زمره پرورد،گآن درگاه سر زمین شمارلقمه نانی را میخورم وبجان شما وپدر گرامی ومادر بزرگ داناو‌بزرگوارتان دعا میفرستم  وزیر پرچم شما ایستاده سوگند خورده ام  گذشته از آن سادگی ملاحت بی  اعتنایی به امواج سرازیر شده مد وزیبایی  شمارا شاخص ساخته است ، من مانندنوه ام شمارا دوست  ارم وبه خاندان شما اخترام میکذارم ، پاینده پرچم اسپانیا  جاوید شاه  جاوید ولیعهد ما پرنسس لئون بوربون ،

پایان 

31/10/2023 میلادی  

هیچ نظری موجود نیست: