ثریا ایرانمنش و….. لب پر چین . ساکن اسپانیا .
در زیر نور أفتاب ، میتوان همه. راههای تاریک را دید وراه درست را بر گزید
زمانیکه أفتاب خرد در شعور باطن انسانی خاموش میگردد. آن شخص با عصا باید راه خودرا بیابد راهبرد. او بسته میشود ودیگرنمیتواند نگاهش را به دور دستها بیاندازد آنسوی زمان را نیز ببیند ،حال برایش مهمترین ها فردای نیامده !است
با نور أفتاب میتوان. نا همواری هارا دید تپه ها. چاههاو خار مغیلان را تشخیص داد ومیتوان از افتادن در گودالهای متعفن چاله ها پر هیز کرد
چشم باطن من روشن است اگر چه به ظاهر دیده نشود در زمان کنونی آینده را تیره وتاربا دید دیگری انرا میبینم. چشم خرد من باز آست .
امروز سراسر زمان برایم یکسان است شب و روز ، صبح ، نیمه شب ، غروبش چرا که همه ساعات را به غایت مانند کف دستم میشتاسم ،
من نگذاشتم أفتاب مرا کور سازد. از نعمت روشنایی او بهره برده آم اما نگذاشتم مرا وسوسه کرده وگمراهم سازد ،خود خودراساختم .
متاسفانه امروز ما از أفتاب بسوی تاریکی ها گام برداشته ایم خرد فراموش شده ودیگر فردایی که دران أفتاب عالم تاب اترا روشن کند در پیش نداریم .
ما از آنچه که هستیم بیرون آمده وبه أن سویی که هنوز نمی شناسیم گام بر میداریم اندیشه ها در مغز ما دچار ویرانی شده اند وخود در میان ایمان و بی ایمانی گم گشته ایم .
دیگر هیچگاه نخواهیم توانست. خرد خودرا. به فرمایش ایمان گره بزنیم فردایمان تاریک است. چرا که خورشید در حال مرگ و روبه زوال است .
مردانی میل دارند تاریکی بر جهان بتابد تا آنها بتوانند شمع های خودرا بفروشند وما ،،، هیچگاه فردایمان را مانند امروز در زیر نور پر رنگ. أفتاب نخواهیم دید ، همیشه یک پای تفکر واندیشه های ما در دیروز است ویک پایمان در فردای نیامده وان فردای نیامده تاریکی آست مگر آنکه انسان. دوباره ، انسان شود وخوی وحشی گری خودرا مهار کند خوردن بیش از اندازه گوشت حیوانات همه را مانند حیوان. ساخته. وعقل انهارا زایل کرده است ،
ما برای پیمودن را ه زندگی دو راه بیشتر نداریم یا در روشنایی ها گام برداریم خرد گم شده را باز یابیم ویا در تاریکی فردا گم شویم .
ما باید از هزاران تاریکی ها بگذریم تا دوباره خورشید درخشان خودرا به دست بیاوریم ودر زیر نور وروشنایی آن. دوباره به گرمای درونمان سفر کنیم ،عشق را بیابیم وبا آن زندگی کنیم
همه در این پندارند که نهایت راه زندگی را یافته اند وهمه معلم وتعلیم دهنده شده اند .همه استاد تاریخ وهمه سیاستمدار بی تجربه .
سالهاست مینویسم در پنهانی ترین زوایای تاریک اطاق کوچکم اما. پیکرم لبریز از نور أفتاب کویر است آن کویر تشنه وپرطاقت ،.ث
پایان
ثریا . 29/05/2023 میلادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر